احتمالا این خبر را شنیده اید که بر اساس یک نظرسنجی که توسط گالوپ انجام شده است، عراق و ایران به ترتیب ناشادترین کشورهای دنیا هستند. اما من به این نتیجه گیری گالوپ به شدت مشکوکم. نه اینکه فکر کنم ایران یکی از شادترین هاست و این تبلیغات استکباری است، مسئله این است که ناشادتر بودن ایران به نسبت کشوری مثل سوریه که در جنگ خانمانسوزی است که ابتدائیات زندگی را هم تعطیل کرده است جای سوال هم دارد و به نظر من، این مطالعه احتمالا بایاس است.
اما منشاء بایاس بودن مطالعه کجاست؟ در اقتصاد و روانشناسی شادی (یا آنچه که به روانشناسی مثبت از آن یاد می شود،) نکته شناخته شده در ادبیات این است که در هنگام پرسش درباره شادی در زبانهای مختلف به این موضوع باید توجه شود که کلماتی که مربوط به احساسات مردمند، مانند شادی، دارای تعابیر مختلفی در زبانهای مختلف هستند. حتی در خود زبان انگلیسی، اینکه
happiness
happiness
دارای چه بار معنوی است مورد بحث فلاسفه است. از این که بگذریم، خود ترجمه جملات موجود در سوالهای گالوپ، به احتمال زیاد معانی متفاوتی را به سوال شونده منتقل می کرده است. احتمالا به همین دلیل است که شادترین کشورهای جهان در این مطالعه، همه از میان کشورهای امریکای لاتین برآمده اند. پاراگوئه، به همراه پاناما، نیکاراگوئه، گواتمالا، اکوادور، کستاریکا، و کلمبیا شادترین کشورهای جهان ذکر شده اند. همه این کشورها، کشورهایی با درآمد متوسط پائین هستند و بخش بزرگی از جمعیت تقریبا تمام کشورهای یاد شده با فقر دست و پنجه نرم می کنند. علاوه بر آن بسیاری از مردم این کشورها رنج بسیاری را تحمل می کنند که به صورت غیر قانونی مثلا به امریکا یا کانادا برسند. من به اینکه این کشورها شادترین در جهان باشند مشکوکم.
نکته دیگر اینکه، رد نتایج یک تحقیق در مطالعات مربوط به شادی و به وسیله مطالعه دیگر، مسئله ای بسیار عادی است، مخصوصا به این دلیل که علاقه به مطالعات عمده مربوط به شادی در چند سال گذشته انجام شده اند و ادبیات مربوطه بسیار جدید است و باید منتظر مطالعات بهتر ماند.
۵ نظر:
حجت جان من بیشتر نگران تاثیر اینگونه اخبار در سطح جامعه هستم. این رو در کنار رتبه فلاکت که چند هفته پیش منتشر شد در نظر بگیر که باعث چه ناراحتی و ناامیدی میشه.
به ناشناس:
این رتبه فلاکت هم از او شاخص های چرند هستش. ممنون از کامنت
اولاً از شما بعیده که منبع اصلی رو نگاه نکنید، بر اساس نظرسنجی امتیاز ایران ۶۳ (برابر با لوکزامبورگ، کره جنوبی و بهتر از ترکیه و روسیه)، عراق ۵۹ و سوریه ۳۶ (کمترین امتیاز در دنیا)هست که احتمالاً خبرگزاریای که خبر رو از اونجا مطالعه کردید اصل امانتداری رو زیر پا گذاشته!
دوماً در بحث شادی جوامع، اصلاً آیا میشه فقط روی کمیتهای اقتصادی مثل درآمد سرانه، نرخ بیکاری و... تکیه کرد؟ یعنی صرفاً تلاش کنیم شادی رو از جنبه اقتصادی توضیح بدیم؟
مثلاً عده زیادی بعد از سفر به هند توصیف میکنن تعداد زیادی آدم رو دیدن که علیرغم نداری شادتر از ایرانیانی بودن که رفاه بیشتری داشتن (البته این مشاهدهی شخصی افرادِ و قطعاً از دید علم آمار فاقد اعتبار و مردود) اما به نظر نمیآد صرف رفاه و رونق اقتصادی بتونه شادی رو توضیح بده.
به ds:
اونچه که من دیدم این بود:
http://www.gallup.com/poll/170819/happiness-short-supply-iran.aspx
که با اونچه که شما دیدید فرق داره. البته اون چیزی که شما اون رو ذکر کردید بیشتر با آنچه که به ذهن می رسه سازگاره.
دوما: به هیچ وجه نمی توان فقط بر روی کمیت های اقتصادی در مطالعات شادی تکیه کرد. مطالعه ای در امریکا نشان داده (با احتیاط با همه این مطالعات برخورد شود.) که شادی با افزایش درآمد تا آنجایی کرولیشن دارد که درآمد خانوار به 75000 دلار در سال برسد. بعد از آن کرولیشن از بین می رود. آنچه که خیلی ها می گویند و درست هم به نظر می رسد این است که فقر ناشادی بسیار با خود می آورد. اما این نیست که آدم فقیر شاد نبینید.
نکاتی که شما ذکر کردید البته نیاز به تفکر و تعمق بیشتر دارد. و همین مطالعات هم در آغاز راهند.
خیلی خوب شد که به منبع اشاره کردید چون به نظر میآد هر دو رو باید با هم تحلیل کرد، یعنی جمع تجربه مثبت و تجربه منفی الزاماً برابر با صفر نیست، مثلاً اگرچه که سوریها تجربه منفیِ کمتری نسبت به ما داشتن اما تجربه مثبتشون هم با فاصله زیادی از ما کمتر بوده.
یه جورایی میشه گفت ما ایرانیها به آینده امیدواریم گرچه که شرایط فعلی خوبی نداریم و سوریها با اینکه شرایط بدی دارن اما آیندهای هم برای خودشون متصور نیستن.
ارسال یک نظر