۱۳۸۹ خرداد ۷, جمعه

دولت تپل

در ایران دولت زیادی تپل شده. پر از سازمانهای مختلف، پر از وزارتخونه هایی که اصلا معلوم نیست فلسفه وجودیشون چی هست، دولت حتی پر از سازمانهای خصوصی وابسته هستش!سازمان ملی جوانان چه گلی به سر جوانان زده؟ اصلا چه گلی به سر جوانان می تونه بزنه؟ هیچ. وزارت تعاون برای چیه؟ اصلا اگه من بخوام تعاونی تشکیل بدم به وزارت تعاون مگه احتیاج دارم؟ سازمان زمین شهری چه خدمتی به مردم می کنه؟ (من فقط شرط می بندم که به هر کارمندش در تهران یه زمین داده. یعنی که به خودشون خدمات می دن؛ به مردم نه.) سازمان چای برای چی خوبه؟ چرا سازمان چای داریم ولی سازمان هویج نداریم؟ مگه برای تولید خیار نیاز به سازمان خیار هست که برای تولید چای به سازمان چای نیاز داشته باشیم؟ یه زمانی یه وزیر کشاورزی باشعور ایران گفته بود که کاری نکنیم که اگه وزارت کشاورزی منحل بشه وضعیت کشاورزی ایران بهتر بشه. وزارت کار که کار ایجاد نمی کنه. نگین از حقوق کارگرم دفاع می کنه که مایه خنده اس. سازمان تعزیرات رو چرا کسی منحل نمی کنه؟ تو ژاپن که تورم صفره، مگه سازمان تعزیرات هست؟ هر کس هر کالایی رو به هر قیمتی می خواد اونجا می فروشه. توی ایران سازمان تعزیرات هست و تورم متوسط 15 تا 25 هست. اگه سازمان تعزیرات موثر بود که بر عکس باید می بود. یکی نمی خواد با اجرای طرح یارانه ها کمیته امداد رو منحل کنه؟ مگه کسی جرات داره؟

دولت ایران اونقدر تپل شده که از سرویس دادن به خودشم عاجزه. انقدر دولت تپله که فضای نفس کشیدن هم برای بخش خصوصی نذاشته. عزمی و قصدی هم برای لاغری دولت نیست.


۱۳۸۹ خرداد ۴, سه‌شنبه

تاثیر بحران اروپا بر درآمد نفتی ایران

نکته اول: بررسی تاثیر بحران اروپا بر قیمت نفت بسیار سخت است. اگر یک مطلب درست درباره قیمت نفت بتوان گفت آن مطلب این است که مدلی برای پیش بینی قابل قبول قیمت نفت موجود نیست. با وجود این، متخصصین اقتصاد نفت، بانکهای سرمایه گذار، و شرکتهایی و کشورهایی که منافعشان به نوعی به نفت گره خورده سعی خود را می کنند که تا حدودی تغییرات نفت را پیش بینی کنند.

نکته دوم: بانک جی پی مورگان اخیرا گزارشی از تاثیر بحران اروپا بر اقتصاد امریکا منتشر کرده است که بعضی از تاثیرات آن منفی (به معنی تاثیر منفی بر اقتصاد امریکا) است و بعضی مثبت. یکی از نکات منفی این است که ارزش سهام در امریکا بین 1 تا 2 هزار میلیارد دلار کاهش خواهد یافت که باعث کاهش مصرف و در نتیجه کاهش رشد اقتصادی خواهد شد. نکته منفی دیگر این است که صادرات امریکا به اروپا کاهش خواهد یافت. یک تاثیر مثبت این است که قیمت نفت کاهش خواهد یافت و مصرف کننده امریکایی 30 میلیارد دلار پول بیشتر خواهد داشت که کالاهای دیگر را مصرف کند.

نکته سوم: اگر فرض کنیم که کارشناسان این بانک کار خود را به بهترین نحو ممکن انجام داده اند، انوقت می توان کاهش درآمد نفت ایران را بر اساس پیش بینی آنها تخمین زد. یک محاسبه ساده (با توجه به نسبت مصرف نفت در امریکا و صادرات نفتی ایران) نشان می دهد که ضرر ایران از صادرات نفت بین 3 تا 4 میلیارد دلار خواهد بود.

توجه به این نکته لازم است که تایید این ضرر بر صادرات نفتی دشوار است.

۱۳۸۹ خرداد ۳, دوشنبه

اخلاقیات تحقیقات علمی، تحقیقات علمی نامقدس یک پزشک

اگر فقط کمی اخبار پزشکی را دنبال می کنید احتمالا درباره رابطه بیماری آوتیزم و واکسن ام ام آر شنیده اید. داستان از این قرار است که برای اولین بار و در سال 1998 ، پزشکی به نام دکتر اندرو ویکفیلد گزارش تحقیقاتش را درباره رابطه ای بین بیماری آوتیزم و واکسن ام ام آردر مجله ای به نام د لنست (The Lancet) که در عالم پزشکی بسیار معتبر است منتشر کرد. همین تحقیقات باعث شد که عده زیادی از مردم ساده اندیش از زدن واکسن به بچه های خود خودداری کنند. تحقیقات بعدی که در مقیاس های وسیعتر انجام شد نتوانست نتایج بدست آمده در تحقیق دکتر ویکفیلد را تکرار کند. نتیجه آن شد که عده ای به انگیزه های دکتر ویکفیلد شک کردند. کاشف به عمل آمد که این آقای دکتر در حقیقت از طرف عده ای وکیل (وکلای خانواده های بچه های آوتیزم داری که علیه شرکتهای داروسازی سازنده ام ام آر) استخدام شده بوده است. جرم این دکتر این است که تضاد منافع (conflict of interest) در تحقیقش را به روشنی بیان نکرده است. گر چه خود او منکر این امر است.

دکتر ویکفیلد به همین دلیل شغلش را در تگزاس از دست داده است و جواز کسب پزشکیش هم لغو شده است.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۳۰, پنجشنبه

استراتژی خروج از یورو

حدود یک ماه پیش با استادی از ویرجینیا تک که استاد من بوده و آلمانی هست درباره یورو صحبت می کردم. حدود یک ساعت درباره یورو صحبت کردیم. جالب اینکه دوستی دارد که یکی از تصمیم گیران مهم ای سی بی (بانک مرکزی اروپا) ست. من به استاد گفتم که خیلی تعجب آور خواهد بود اگر کمیته ای مخفی در آلمان مشغول بررسی نحوه خروج از یورو نباشد. استادم می گفت که چنین چیزی نشنیده و تصور نمی کند که چنین کمیته ای موجود باشد. من هم گفتم که تصور نمی کنم که آنقدر احمق باشند که وجود چنین کمیته ای را اعلام کنند. اعلام چنین کمیته ای موجب سقوط آزاد یورو می شود. او هم گفت که وقتی به اروپا برود از دوستش خواهد پرسید و مرا مطلع خواهد کرد. نکته اینکه تصور خروج از یورو مخصوصا به وسیله آلمان غیرممکن بود. اما وضعیت در همین یک ماه به شدت تغییر کرده است. دیروز آنگلا مرکل گفته که "ما باید بر روی استراتژی هماهنگ خروج تمرکز کنیم."

پیامد آنچه بر سر یورو می آید بر اقتصاد جهانی معلوم نیست. گر چه این پیامد خوشایند نخواهد بود. پناهنده شدن به دلار و ین، کاهش قیمت نفت، رکود عمیقتر در منطقه یورو، تغییرات سیاسی گسترده در اروپا، افزایش ریسک در بازارها، .... تنها گوشه ای از پتانسیل تغییر وضعیت یورو است. کمربندها را باید محکم بست.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۲۸, سه‌شنبه

مدرسه اقتصادی

نقل است که بیمارستان و دانشگاه جان هاپکینز به این دلیل یکی از بهترین هاست که در منطقه ای قرار دارد که جنایت در آن زیاد بوده است. گرفتاری یک عده به عبارتی باعث آموزش دیگران شده است. همین حالت در فضا و زمان کنونی در مورد اقتصاد صادق است. بسیاری از کشورهای جهان گرفتار بحران اقتصادی هستند. همین گرفتاری دیگران فرصتی را برای مطالعه اقتصاد ایجاد می کند که بی سابقه است. مطالعه گرفتاری کشور یونان، مطالعه مشکلات یورو و بحران بدهی در دوبی و چگونگی واکنش کره به بحران جهانی، مطالعه واکنش فدرال رزرو در امریکا به بحران اخیر و ... همه و همه فرصتی برای آموزش است به منظور پرهیز از مشکلات اقتصادی در ایران آینده. توصیه من به کارشناسان داخلی این است که این فرصت را از دست ندهند.

پ.ن. چند روز پیش بخش اقتصادی قانون برنامه پنجم را خواندم. از نظر اقتصاد کلان که به برنامه نگاه کنید برنامه را بسیار ضعیف خواهید دید. واقعا جای تاسف است که برنامه پنج ساله یک کشور 70 میلیونی چنین بد نوشته شده باشد.

۱۳۸۹ اردیبهشت ۱۴, سه‌شنبه

گمشده در ترجمه

همین الان خبری می خواندم که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی "با توجه به شروع مرحله دوم طرح اجرایی قانون ممنوعیت بکارگیری اسامی، عناوین و اصطلاحات بیگانه درتابلوی سردر واحدهای صنفی و بسته بندی کالاها؛ استفاده از واژه غیرفارسی «فست فود» ازجانب تمامی واحدهای صنفی و به خصوص اغذیه فروشی ها به استناد این قانون، ممنوع " کرده.
من نمی دونم که استفاده از واژه فست فود چقدر گسترده شده. اما به نظرم می رسه که استفاده از این واژه به این دلیله که مردم با دیدن واژه «فست فود»جذب مغازه می شن. و این مسئله رو کمی جالب می کنه. چرا؟ چون فست فود در امریکا بار معنایی منفی داره. منظورم نیست که مثل فحش ناموسیه. اما هیچ کس نمی گه می رم فست فود بخورم، یا هیچ کدوم از فست فود های بزرگ ایجا توی تبلیغاتشون به نام فست فود اشاره نمی کنن. اگه اشاره ای هم باشه انکار یواشکی اونه. مثلا توی یه تبلیغات اینجا می گفت:
"It is not fast food, it's the food, fast"
بار معنایی خیلی چیزهای دیگه هم در ترجمه گم می شن. مثلا فمینیست در ایران و غرب بار معنایی متفاوتی دارن. مثال اقتصادی هم فراوونه. مثلا وقتی در ایران کسی می گه اقتصاد لیبرالی غرب، منظورش احتمالا اقتصاد محافظه کار
یا لیبرترین هست. البته اینجا بهش می گن مکتب شیکاگو. اقتصاددان لیبرال ایجا مثلا پاول کروگمن هست که ضد مکتب اقتصادی هست که توی ایران بهش می گن اقتصاد لیبرال.
مشکل دیگه ترجمه هم مشکل ترجمه لغت به لغته. مثلا یکی از دوستان که تازه از ایران اومده بود رفته بود یه مغازه سلمونی و بهش گفته بود
"Please open my difference"
و منظورش این بود که فرقم رو باز کن.
یک مشکل دیگه اینه که بعضی از کلمات انگلیسی واژه معادل فارسی ندارند، مثل همین فست فود، یا اینکه دو کلمه انگلیسی به یک کلمه معنی می شن که این مشکلات خودش رو ایجاد می کنه. مثلا هر دو کلمه financial و fiscal به فارسی تا اونجا که من می دونم "مالی" ترجمه می شن. در صورتیکه این دو کلمه کاملا متفاوتن.