۱۳۹۲ مرداد ۴, جمعه

ما هنوز خیلی پولداریم!

با وجود تحریم در ایران، خیلی سخت است که به این مسئله فکر کنیم که بسیاری در ایران هستند که خیلی به اصطلاح "پولدارند". ثروت این بسیاری از این افراد هم دستاورد غیر مستقیم درآمد نفتی عظیم سالهای گذشته است که بر خلاف ادعای احمدی نژاد، که احتمالا واقعا فکر می کند که ثروت نفتی را به تساوی تقسیم کرده است، به صورت نامتوازنی در جامعه توزیع شده است.  همین چند روز پیش خبری آمد که اولین شورلت کامارو جدید به ایران وارد شده است. خبرش تا اینجا برای من تعجبی نداشت. آن جایش تعجب داشت که ورود این خودرو با هواپیمایی قطر و از مرز فرودگاه امام انجام شده است. البته یک بار دیگر هم خبری شبیه این دیده ام. اینکه مدتی پیش شورای اقتصاد به ریاست رحیمی (همان معاون نابغه را می گویم) مصوبه ای تصویب کرد که بر اساس آن گوشت از استرالیا و به وسیله هواپیما وارد شود.  اقرار می کنم که از هزینه های حمل و نقل هوایی بی اطلاعم. (اگر شما اطلاعاتی دارید ممنون می شوم که در اینجا کامنت بگذارید.) اما کشوری که گوشتش و اتومبیلش به وسیله هواپیما وارد می شود خیلی هم فقیر نیست. ممکن است که فقط کم فکر یاشد.

اشتباه نکنید: من هرگز با ثروتمند بودنِ ثروتمندان مخالف نبوده ام و نیستم. اما اگر منشا درآمد نفت است و توزیع ثروت نامتوازن، در آن صورت جای سوالات بسیاری باقی می ماند.  

۱۳۹۲ تیر ۲۴, دوشنبه

دقت آقای رئیس کل بانک مرکزی

در اینکه به اعتبار بانک مرکزی در این دو سال اخیر ضربه ای بسیار شدید وارد شده است شکی نیست. آقای بهمنی البته مسئول اصلی این اعتبارشکنی است. پیرو محض سیاست سیاست مداران بودن، کم سوادی اقتصادی، حرف زدن به موقع خاموشی و خاموشی وقتی بایستی که اصل مطالب گفته شوند، و تکیه بر آمارهای انتخابی و گاهی من درآوردی از جمله مصیبت هایی است که بانک مرکزی به آنها گرفتار است. از همه جالبتر اعلامهای اخیر تورم توسط بانک مرکزی است. چندین ماه است که آقایان به تورم سی درصد و خورده ای چسبیده اند و فقط خورده ای آن در حال عوض شدن است. البته آمارهای دیگری مانند 35 درصد و 42 درصد و اینها هم در جاهای دیگر ذکر می شود، ولی این آقایان، منظورم رئیس بانک مرکزی و وزیر اقتصاد است، به آن سی درصد و خورده ای چسبیده اند. محض اطلاع، حتی در کشورهای توسعه یافته و در زمانی که ولاتیلیتی (یا همان نوسانات اقتصادی) زیاد است، آمارها دقت خود را از دست می دهند و به اصطلاح باید مرتب ریوایز (بازبینی) شوند. مثلا آمار رشد اقتصادی در سال 2008 در امریکا حدود منهای 3 درصد اعلام شده بود که بازبینی های بعدتر نشان داد که آمار واقعی حدود منهای 7 درصد بوده است. وقتی اقتصاد در حالت پایدار هم هست آمارها بازبینی می شوند و معمولا تغییر می کنند. چه رسد به وقتی که نوسان زیاد است. در مورد اظهار رئیس بانک مرکزی که تورم را در حد 30.5 درصد مهار کرده ایم تنها چیزی که می توانم بگویم این است که من به آن نیم درصدش بیشتر اعتماد می کنم تا آن سی درصدش! و این برای اولین بار است که من حس می کنم که در آمار تورم در ایران به این صراحت دستکاری می شود. آمار بیکاری همیشه دستکاری می شده است.