۱۳۸۶ اسفند ۷, سه‌شنبه

چند جمله قابل تأمل

از نامه فردریک کبیر شاه پروس به ولتر:
" اما راجع به نیوتون شما: اعتراف می کنم که گرانشش را نمی فهمم. و اذعان می کنم که او توانسته است حرکت اجرام آسمانی را با دقت بیشتری از پیشینیانش توضیح دهد. اما شما هم باید اذعان کنید که ادعای وجود هیچ (جاذبه) واقعا مزخرف است."

این یکی را می توانید حدس بزنید که از کیست:
"واتسون، من فقط مغزم هستم. ما بقی من صرفا یک پیوست است."

وودی آلن:
" مغز من دومین عضو مورد علاقه من است."

این چند جمله را از wikiquote پیدا کردم که منبع جالبی است از جملات نغز.

۱۳۸۶ اسفند ۳, جمعه

قهر ایرانی با هنر

ما ایرانیان با هنر و معماری خلاقانه قهر کرده ایم. آخرین باری که ایران و ایرانی معمار خلاقیتی بوده است که چشم نواز اهل هنر بوده و هست حدود چهار قرن قبل بوده است. منظورم معماری های دوره عباسی است. از مسجد شیخ لطف ا... تا خود میدان و دیگر آثار بزرگ. اهل حکومت با اهل هنر و علم یار بوده اند و نتیجه معماری و هنری است که نام ایرانی بدان زنده است. اما در این صد سال اخیر، وبا این همه ثروتی که ما در ایران داشته ایم، حتی یک کار هنری و معماری عظیم ساخته نشده است که مایه مباهات نسل های بعد به این نسل و نسل قبل از ما شود. آخرین پروژه بزرگ ما آن چیز درازی است که در تهران هوا کرده ایم. برج میلاد را می گویم. میلیونها دلار خرج تقلیدی کورکورانه از برج تورنتو شده است. همه ویژگی های نسل ما و پروژه های بزرگ ما را دارد: دراز و چشم گیر از دور اما بی خاصیت، تقلیدی ، کم هنر و غیر اقتصادی. (می گویند آنتن تلویزیون خواهد داشت، ساختن برج بلند تلویزیونی مانند این با آن همه مخارج برای شهری در کنار کوهی به ارتفاع 4000 متر هم خود شوخی جالبی است.) اگر می خواهید چیز درازی را بسازید لا اقل از عربها (که به غلط تحقیرشان می کنیم) یاد بگیریم. از برج دوبی شنیده اید؟ دراز هست اما منحصر به فرد است. درازترین است اما اقتصادی است (همه واحدها را حتی قبل از اتمام پروژه فروخته اند). زمان پدر بزرگ من آغاز نشده تا زمان نوه من هم افتتاحش طول نمی کشد. عربها اهل هنر نیستند با هنر و معماری دشمن هم نیستند. (منهای حاکمان دگم اندیش عربستان که نیمی از میراث فرهنگیشان را به بهانه مذهب ویران کرده اند.)
داستان ما فقط داستان برج میلاد نیست. زیارت امام رضا را نگاه کنید: از یک طرف مسجد گوهرشاد است که سمبلی از معماری ایرانی اسلامی است. از طرف دیگر طرح توسعه حرم است که با آن همه مخارج، که حتی از دید آدم کم آشنا به هنری مانند من به هیچ وجه آن چشم و روح نوازی مسجد گوهرشاد و صحن های قدیمی تر را ندارد.
مصلای بزرگ تهران هم همین داستان را دارد. عمر نوح و صبر ایوب می خواهد که تمام شدنش را ببینی. حالت حال آن بیشتر شبیه ویرانه ای مدرن است.
فاجعه بزرگتر از این بی هنری ما ساکت ماندن منتقدان هنری است. بعید می دانم در تمام این سالها حتی یک مقاله جدی در روزنامه های معتبر در جهت نقد آنچه بر معماری ایران می گذرد نوشته شده باشد. لازم است چشمانمان را باز کنیم تا جامعه ای چشم نواز بسازیم.

۱۳۸۶ اسفند ۱, چهارشنبه

مبارزه با فقر از طریق تحصیلات دانشگاهی

محققان موسسه بروکینز اخیرا تحقیقی انجام داده اند که بر اساس آن شانس فقیر ماندن یا ثروتمند شدن افراد متولد در خانواده های فقیر را بررسی کرده اند. نکات عمده این تحقیق به این ترتیبند:
  • افراد متولد در خانواده های فقیر در صورتی که مدرک دانشگاهی نگیرند به احتمال 45% در بقیه عمر هم فقیر(جزء دو دهک پایین درآمدی) خواهد ماند .
  • این احتمال درصورتی که همین افراد مدرک دانشگاهی بگیرند به 16% کاهش می یابد.
  • افراد متولد در خانواده های فقیر در صورتی که مدرک دانشگاهی نگیرند فقط به احتمال 5% در بقیه عمر ثروتمند (جزء دو دهک بالای درآمدی) خواهند شد.
  • این احتمال درصورتی که همین افراد مدرک دانشگاهی بگیرند به 19% افزایش می یابد.
البته این تحقیق در مورد خانوار های امریکایی است. بعید می دانم که تحقیق مشابهی در ایران انجام شده باشد.

۱۳۸۶ بهمن ۲۹, دوشنبه

مقایسه جمعیت جوان ایران با جمعیت جوان در دیگر کشورهای منطقه

دو شکل زیر نسبت جمعیت جوان 15 تا 29 ساله ایران را با جمعیت جوان در همین گروه سنی در دیگر کشورهای منطقه مقایسه می کند. شکل اول وضعیت کنونی و شکل دوم وضعیت آینده و در سالهای 2020 و 2040 . به اطلاعات روی شکلها توجه کنید: در شکل اول رنگ تیره تر نشاندهنده آن است که درصد بالاتری از جمعیت جوانان 15 تا 29 ساله هستند. در شکل دوم رنگ تیره تر سبز نشاندهنده آن است که درصد جمعیت جوانان 15 تا 29 ساله در آن کشور به کل جمعیت بیش از 2% افزایش می یابد. درصد جمعیت جوانان 15 تا 29 ساله به کل جمعیت درایران بیش از 4% کاهش خواهد یافت. برای مشاهده بهتر روی شکلها کلیک کنید. منبع نیویورک تایمز.

۱۳۸۶ بهمن ۲۷, شنبه

اهمیت طلا در گذشته و حال

چند نکته درباره طلا:
  • کل طلای استخراج شده در طول تاریخ در حدود 145000 تن است.
  • ارزش این طلا معادل 4170 میلیارد دلار است. (یک اونس طلا= 900 دلار)
    • در مقایسه ارزش بورس ایران حدود 50 میلیارد دلار است.
    • ارزش کل بورسهای جهان در حدود 43600 میلیارد دلار است.
    • تولید ناخالص داخلی امریکا 14000 میلیارد دلار است.
    • بودجه دولت امریکا برای سال مالی آینده 3100 میلیارد دلار است.
  • 19% این طلا در اختیار بانک های مرکزی است.
  • ایران 65 تن ذخیره طلا دارد.
  • امریکا 8133 تن، اروپا 11065 تن، (آلمان 3427، فرانسه 2892، ایتالیا 2451، و سوئیس 1290) ذخیره دارند.
  • بیشتر ذخیره طلا امریکا در ایالت کنتاکی و در محلی به نام Fort Knoxنگهداری می شود.
  • بسیاری از بانکهای مرکزی ذخیره طلای خود را در بانک مرکزی نیویورک در منهاتان نگه می دارند. اگر بانک مرکزی یک کشور مقداری طلا به کشور دیگر بفروشد کارمندان بانک مرکزی نیویورک آن طلا را از قسمت مربوط به آن کشور به قسمت مربوط به کشور خریدار منتقل می کنند.

طلا در شکل گیری تاریخ بشریت اهمیت زیادی دارد. قبل از اینکه پول به شکل امروزی آن رواج پیدا کند سکه های ضرب شده از طلا کار مبادله و تجارت را در میان آدمیان تسهیل می کرده است. تجارت آسانتر هم رفاه ورونق بیشتر می آورد. به همین دلیل هم هنوز عده ای تصور می کنند که داشتن طلای بیشتر به معنی رفاه است. در قدیم چنین بوده است به این دلیل که این فلز گرانبها مانند روغنی که حرکت مکانیکی را تسهیل می کند حرکت اقتصادی (تجارت) را آسانتر می کرده است. اکنون اما این فلز گرانبها نقش خود را به پول مدرن سپرده که پشتوانه اش اعتبار دولتهاست.
داستان طلا شاید از آن روزی شروع شده باشد که عاشقی، در پی یافتن راهی برای ابراز احساسات عشقولانه به معشوق خود، سنگ درخشانی را که در ته رودخانه یافته به قصد فریفتن به معشوق داده و در مقابل بوس میسر شده و کنار هم. به مرور زمان بقیه جوانان قبیله هم به ارزش! این سنگ درخشان پی برده اند. طلا اما بسیار کمیاب بوده است و فقط جوان اولی می دانسته که در کجا و چگونه می توان آن را یافت. مابقی جوانان مجبور بوده اند که در مقابل دریافت سنگ طلا از این جوان چیز با ارزشی مانند تخم مرغ یا ران یک گوسفند به او بدهند. ویژگی دیگر طلا این است که بسیار با دوام است. جوان دوراندیش دیگری که یک ران اضافه گوسفند داشته اما معشوقی نداشته، احتمالا دریافته است که اگر امروز ران اضافه گوسفند را با یک تکه سنگ درخشان عوض کند، فردا که معشوقش هست و گوسفندش نیست تکه سنگ درخشان را برای هدیه دادن خواهد داشت. اگر هم معشوقش نباشد تکه سنگ درخشان را با ران اضافه گوسفند جوانی دیگر مبادله خواهد کرد. ران گوسفند را نمی شد ذخیره کرد اما تکه سنگ درخشان را می شد. بدین ترتیب سنگ طلا وسیله مبادله شد.
تا اینجا سنگ طلا سه ویژگی داشت، با دوام بود (ارزش را ذخیره می کرد) کمیاب بود (ارزش آن به سادگی با عرضه فراوان از بین نمی رفت) و حداقل یک کاربرد باارزش داشت (ابراز احساسات عشقولانه). مشکلی که بود این بود که ارزش یک سنگ طلا به سادگی مشخص نمی شد. کسی پیدا شد که ناخالصی را از سنگ جدا کرد، شکل استانداردی به آن داد و روی آن عددی نوشت تا بقیه هم از میزان طلای آن مطلع باشند. بدین طریق وسیله ایده آل مبادله اختراع شد. دو مشکل بزرگ طلا و دیگر فلزات کمیاب باعث شد که پول کاغذی و سپس پول الکترونیکی جایگزین آنها شوند. یکی مشکل امنیت است (دنیایی را تصور کنید که در آن ایران برای خرید یک نیروگاه بایستی 40 تن طلا را به آلمان بفرستد.) و مشکل بزرگتر کمیابی طلاست که کنترل عرضه را غیرممکن می کند. کنترل عرضه به دو دلیل عمده مهم است یکی آنکه بدون کنترل عرضه اعمال سیاستهای پولی غیر ممکن است و دیگر آنکه (بدلیل آنکه قیمتها چسبندگی دارند) حجم پول بایستی به اندازه رشد اقصادی افزایش یابد و الا رکود ایجاد می شود. (یادآوری آنکه اقتصاددانها در موضوع طریقه اعمال سیاستهای پولی اختلاف نظرهای عمده ای دارند.) پول مدرن این دو مشکل را حل می کند و علاوه بر آن ویژگیهای سکه طلا را هم دارد: با دوام است، کمیاب است (بانک مرکزی عرضه آن را کنترل می کند) و حداقل یک کاربرد باارزش دارد(بدهی به دولت را می توان با آن پرداخت)؛ استاندارد است؛ و ارزش آن برای عموم معلوم. و لذا طلا آن اهمیت خارق العاده اقتصادی خود را از دست داده است.

۱۳۸۶ بهمن ۱۷, چهارشنبه

مقایسه کیفیت آموزش در ایران با کیفیت آموزش در دیگر کشورهای منطقه


بانک جهانی اخیرا گزارشی را از وضعیت تحصیلی در خاور میانه منتشر کرده و در آن وضعیت کلیه مقاطع تحصیلی (از ابتدایی تا دانشگاه)در این کشورها را با هم و با کشورهایی نظیر کره جنوبی و چین مقایسه کرده است. نکات بسیار جالبی در گزارش هست از جمله اینکه:
  • کویت و اردن بهترین سیستم آموزشی در منطقه را دارند.
  • عراق و یمن بدترین سیستم آموزشی در منطقه را دارند.
  • ایران، مصر، لبنان و فلسطین در حدود رتبه متوسط می باشند.
  • حتی بهترین های منطقه از کره جنوبی عقبترند.
  • وضعیت تحصیلی در کره جنوبی به مراتب از وضعیت تحصیلی ایران بهتر است. در حقیقت در کلیه شاخصهای گزارش و بلا استثناء کره جنوبی عملکردی بهتر از ایران دارد.
  • نرخ بیسوادی در ایران 23% ذکر شده است. (نرخ بیسوادی در کره صفر و در چین 9%)
  • نرخ بیسوادی در ایران حدود پنج برابر نرخ بیسوادی در ژاپن در سال 1905 است. نرخ بیسوادی در ژاپن در سال 1905 کمتر از 5% بوده است.
  • بانک جهانی توصیه کرده است که اصلاحات در سیستم آموزشی در خاور میانه در اولویت اول اقدامات دولتها قرار گیرد.
  • رابطه بین رشد اقتصادی و سطح تحصیلات در کشورهای خاور میانه وجود ندارد.
  • در بعضی از شاخصها ایران تقریبا در ته جدول است. برای نمونه به نمودار زیرتوجه کنید:
توجه به این نکته ضروری است که آموزش و کلا توسعه انسانی شاخص های پیشرو توسعه(Leading development indicators) هستند. معنی این جمله آن است که هر چه شاخص های توسعه آموزشی بهتر باشند با کمی تاخیر شاخصهای دیگر توسعه از جمله رشد اقتصادی بهبود پیدا می کنند. همیشه شنیده ایم که از نظر اقتصادی ایران دهه 1970را با کره دهه 70 مقایسه می کنند ( مثلا می گویند ما زودتر از آنها اتومبیل تولید کردیم و از این مزخرفات). نکته ای که مغفول مانده آن است که از نظر شاخص های آموزشی، کره جنوبی به مراتب در وضعیتی بهتر از ایران قرار داشته است. نتیجه آن شده است که کره جنوبی در دهه های بعد به مراتب از ایران پیشرفته تر بوده است. مثال دیگر ایرلند است. 30 سال پیش ایرلند یکی از عقب مانده ترین کشورهای اروپایی بود. اکنون اما این کشور وضعیتی دارد که مایه حسادت بسیاری از کشورهای اروپایی است. دلیل اصلی این پیشرفت به سرمایه گذاری بسیار گسترده در آموزش نسبت داده می شود.