توی شهر قبلی (بلکزبرگ)که بودم چراغهای راهنمایی به سنسورهایی مجهز بودن که وجود ماشین در چهارراه رو تشخیص می دادند. ارزش این سنسورها رو مخصوصا در چهارراههایی می شد درک کرد که خیابونی پر رفت و آمد رو به خیابونی خلوت وصل می کرد. چراغ طرف خلوت فقط وقتی سبز می شد که ماشینی در اونجا ایستاده باشه. یادم میاد که سال گذشته وقتی حدودهای 3 شب از مسافرت برمی گشتم، وقتی که به شهر رسیدم از 16 چراغ رد شدم که همه سبز بودن. (آره شمردمشون!) دلیلش این بود که من از خیابون اصلی می اومدم که به خیابونهای فرعی فراوونی وصله و همه چراغها سنسور داشتن. حالا روزگار ما رو هل داده یه مدتی به شهری جدید. توی این شهر جدید هیچ چراغی سنسور نداره. اینه که گاهی وقتها پشت چراغ قرمز و بدون هیچ دلیلی ایستادی.
نمی دونم که آیا استفاده از این سنسورها در ایران عمومی شده یا نه. یه جایی می خوندم که فایده این چراغها (در امریکا) خیلی بیشتر از هزینه اونهاست. یه تز فوق لیسانس می تونه محاسبه هزینه فایده این سنسورها در ایران (با توجه به قیمتهای انرژی و هزینه فرصت مردم و ترافیک و آلودگی و غیرو ) باشه. البته باید یه کم منتظر موند تا ببینیم قیمتهای انرژی چی می شن. ولی فکر کنم یه راه خوب خرج کردن پول یارانه ها به وسیله دولت، سرمایه گذاری روی همین سنسورها باشه که وقت و بنزین مردم در خیابونها کمتر هدر بره.
پ.ن. این همه سوژه اقتصادی، ببین ما از چی می نویسیم:)
پ. ن. 2. دوست گرانقدری این لینک رو فرستاده که نشان می ده توی تهران پروژه ترافیک هوشمند به کار گرفته شده.
نمی دونم که آیا استفاده از این سنسورها در ایران عمومی شده یا نه. یه جایی می خوندم که فایده این چراغها (در امریکا) خیلی بیشتر از هزینه اونهاست. یه تز فوق لیسانس می تونه محاسبه هزینه فایده این سنسورها در ایران (با توجه به قیمتهای انرژی و هزینه فرصت مردم و ترافیک و آلودگی و غیرو ) باشه. البته باید یه کم منتظر موند تا ببینیم قیمتهای انرژی چی می شن. ولی فکر کنم یه راه خوب خرج کردن پول یارانه ها به وسیله دولت، سرمایه گذاری روی همین سنسورها باشه که وقت و بنزین مردم در خیابونها کمتر هدر بره.
پ.ن. این همه سوژه اقتصادی، ببین ما از چی می نویسیم:)
پ. ن. 2. دوست گرانقدری این لینک رو فرستاده که نشان می ده توی تهران پروژه ترافیک هوشمند به کار گرفته شده.