در اینکه به اعتبار بانک مرکزی در این دو سال اخیر ضربه ای بسیار شدید وارد شده است شکی نیست. آقای بهمنی البته مسئول اصلی این اعتبارشکنی است. پیرو محض سیاست سیاست مداران بودن، کم سوادی اقتصادی، حرف زدن به موقع خاموشی و خاموشی وقتی بایستی که اصل مطالب گفته شوند، و تکیه بر آمارهای انتخابی و گاهی من درآوردی از جمله مصیبت هایی است که بانک مرکزی به آنها گرفتار است. از همه جالبتر اعلامهای اخیر تورم توسط بانک مرکزی است. چندین ماه است که آقایان به تورم سی درصد و خورده ای چسبیده اند و فقط خورده ای آن در حال عوض شدن است. البته آمارهای دیگری مانند 35 درصد و 42 درصد و اینها هم در جاهای دیگر ذکر می شود، ولی این آقایان، منظورم رئیس بانک مرکزی و وزیر اقتصاد است، به آن سی درصد و خورده ای چسبیده اند. محض اطلاع، حتی در کشورهای توسعه یافته و در زمانی که ولاتیلیتی (یا همان نوسانات اقتصادی) زیاد است، آمارها دقت خود را از دست می دهند و به اصطلاح باید مرتب ریوایز (بازبینی) شوند. مثلا آمار رشد اقتصادی در سال 2008 در امریکا حدود منهای 3 درصد اعلام شده بود که بازبینی های بعدتر نشان داد که آمار واقعی حدود منهای 7 درصد بوده است. وقتی اقتصاد در حالت پایدار هم هست آمارها بازبینی می شوند و معمولا تغییر می کنند. چه رسد به وقتی که نوسان زیاد است. در مورد اظهار رئیس بانک مرکزی که تورم را در حد 30.5 درصد مهار کرده ایم تنها چیزی که می توانم بگویم این است که من به آن نیم درصدش بیشتر اعتماد می کنم تا آن سی درصدش! و این برای اولین بار است که من حس می کنم که در آمار تورم در ایران به این صراحت دستکاری می شود. آمار بیکاری همیشه دستکاری می شده است.
۷ نظر:
سلام استاد. این بنده ی خدا گفته ایران با عوض کردن سبد ارزی خودش کلی سود برده. راست می گه؟ یعنی ما اگر به جای دلار روپیه هند و یوان چین ذخیره کنیم وضعمون بهتر می شه؟
آقای کیانی موحد:
بانک مرکزی ایران که دلال ارز نیست از این بازیها در بیاره. یعنی نباید اصلا به فکر دلالی ارزهای خارجی برای سود باشه که این مسئله بسیار خطرناکی هست.
ثانیا: ممکنه که بر حسب شانس مثلا ارزش روپیه یا یوان در مدتی افزایش داشته باشند. اما توی دراز مدت شرط بندی روی ارز برای هر کسی خطرناکه، و ثانیا، این آقایون هر سودی می کنن به رخ ملت میکشند که ما چقدر زرنگیم. وقتی ضرر می کنند نمی یان بگن. به همین دلیل این قبیل حرفها اصلا ارزش تحلیل ندارن، و فقط از کم سوادی اقتصادی آقایون حکایت داره.
اما در مورد مطلب آقای دکتر من دقیق نمیدونم (از بی سوادی)که ایراد این تصمیم چی هست.
دلار که 2450 تومان آزاد براش خوابه و امکانش نیست ارزش پول ملی به این حدود ها برسه.
پس چرا دولت نباید ذخائرش رو به نرخ جدید محاسبه و یر به یر کنه؟
آیا این بحث فقط یک بحث تئوریک و مبتنی بر تعریف نهاد هاست یا توجیه اقتصادی هم داره.
بی نهایت سپاس گزارم.
آقای مقیمی:
شما راجع به تصمیم بانک مرکزی صحبت می کنین؟ یعنی راجع به اون 70 هزار میلیارد تومن؟
اون هفتاد هزار میلیارد.خوب عمده ی ایراد هایی که من میبینم مبتنی هست بر تعریف جایگاه بانک مرکزی ضمنا" اون تصمیم هم در مجمع عمومی بانک مرکزی گرفته شد دیگه.
والا من از مسائل حقوقی مربوط به رابطه بانک مرکزی و دولت در ایران بی خبرم. اگر امریکا بود به شما می گفتم که کل قضیه یه مسئله حساب داری هست. در ایران همه چیز رو سیاسی می کنن. مثلا دولت می خواسته فقط بگه که ما بدهی به بانک مرکزی نداریم: خوب که چی؟ اصلا کل مسئله بدهی دولت به بانک مرکزی بیشتر یک مسئله حساب داری هست. و کمی هم حقوقی. اما این مسئله حقوقی اش کاملا قابل حل هست. اصل قضیه که جا مونده اینجا بحث در مورد مکانیسم تصمیم گیری در مورد سیاست های پولی است. بقیه اینها کمی بازی است. ولی چون بر علیه احمدی نژاد هست ما هم چیزی نمی گیم. نشستیم حال می کنیم.
ارسال یک نظر