یونان و آلمان را مقایسه کنید. یونانیها صدها میلیارد دلار از کشورهای دیگر، عمدتا آلمان و فرانسه، قرض کرده اند، پول را خورده اند و حالا هم نمی توانند قرض خود را پس بدهند. نه تنها نمی توانند پول را پس دهند، اکثریت مردم یونان نمی خواهند که این پولها پس داده شود. تظاهراتهای متعددی که در یونان می بینید عملا تظاهرات برای فشار بر دولت برای عدم پرداخت بدهی هاست، شاید خیال می کنند که خیلی زرنگند اگر این پولها را پس ندهند. آلمانیها، از طرف دیگر، حاضرند که صدها میلیارد دلار خرج کنند تا سیستمی را نجات دهند که همه از آن در آینده نفع خواهند برد. صدها میلیارد دلاری که آلمانیها با عرق ریختن به دست آورده اند باید صرف نجات کشوری مثل یونان شود که پول قرض کرده و خرج تنبلهای خود کرده است. خودتان قضاوت کنید که آینده از آن کدام یک از این دو کشور است. یونانیهای زرنگ، یا آلمانهایی که با سادگی صدها میلیارد دلار به یونان می دهند.
مسئله این است که اکثریت مردم یونان ( ببخشید اگر جرات می کنم که بگویم ما هم خیلی شبیه یونانیها هستیم) دید درستی از اینکه دنیا چگونه کار می کند ندارند. دنیا عوض شده است اما آنها (و ما) به دنیا آنگونه نگاه می کنیم که اسکندر و نادر شاه دنیا را می دیدند. (اگر می توانی دیگران را غارت کنی غارت کن، نقطه مرکزی این طرز تفکر است.) دید آلمانها متفاوت است. آنها به دیگران به دید کسانی نگاه می کنند که با آلمانها در داخل یک کشتی نشسته اند. اگر سوراخی در زیر فردی در کشتی ایجاد شود مشکل آن فرد نیست، مشکل همه است. خود قضاوت کنید: آینده از آن یونانیها و طرز تفکر آنهاست یا از آن آلمانها و طرز نگاه آنها به دنیای جدید.
مسئله این است که اکثریت مردم یونان ( ببخشید اگر جرات می کنم که بگویم ما هم خیلی شبیه یونانیها هستیم) دید درستی از اینکه دنیا چگونه کار می کند ندارند. دنیا عوض شده است اما آنها (و ما) به دنیا آنگونه نگاه می کنیم که اسکندر و نادر شاه دنیا را می دیدند. (اگر می توانی دیگران را غارت کنی غارت کن، نقطه مرکزی این طرز تفکر است.) دید آلمانها متفاوت است. آنها به دیگران به دید کسانی نگاه می کنند که با آلمانها در داخل یک کشتی نشسته اند. اگر سوراخی در زیر فردی در کشتی ایجاد شود مشکل آن فرد نیست، مشکل همه است. خود قضاوت کنید: آینده از آن یونانیها و طرز تفکر آنهاست یا از آن آلمانها و طرز نگاه آنها به دنیای جدید.