۱۳۹۱ شهریور ۸, چهارشنبه

شباهت و تفاوت ایران و نروژ

شباهت: ایران و نروژ هر دو کشور نفتی اند. به این معنی که درآمد هنگفتی از نفت دارند. البته درآمد سرانه نفت نروژ به مراتب از ایران بیشتر است.

تفاوت: قیمت بنزین در نروژ به گزارش بلومبرگ حدود 10.12 دلار است. این قیمت در ایران برابر 1.2 دلار بر گالن است.

یا ما اشتباه میکنیم یا آنها. لازم است که بحث در زمینه این مقایسه باز شود.


۱۳۹۱ شهریور ۷, سه‌شنبه

رقابت اپل، سامسونگ و نوکیا در یک تصویر


با اینکه اپل فقط 8.8% بازار موبایل  را در اختیار دارد سهم اپل از سود بازار، چنانچه در تصویر هم نشان داده شده است، 73% است. سامسونگ 23% بازار موبایل را در اختیار دارد ولی سودش 26% کل سود در بازار است. همانگونه که درتصویر پیداست سهم بقیه شرکتهای عمده از سود در بازار تقریبا صفر است. شاید به همین دلیل است که اپل شکایت در مورد نقض پتنت هایش را از سامسونگ شروع کرده وبعدا به دنبال شرکتهای دیگر برود.سرنوشت نوکیا هم که از شکل کاملا پیداست.

پ.ن 1- هیجکدام از معانی که برای پتنت در فارسی یافت می شود منعکس کنده مفهمو پتنت نیست. حق امتیاز و حق ثبت اختراع و غیره. به همین دلیل از کلمه پتنت در متن استفاده کرده ام.
پ.ن .2 - منبع عکس فوق
 است.




۱۳۹۱ شهریور ۶, دوشنبه

سرنوشت اقتصاد در سایه تحریم و در گذشت زمان

فرض کنیم که تحریم ها در همین سطحی که هستند بمانند. سوال این است که تاثیر اقتصادی تحریم ها در کوتاه مدت و درازمدت چه خواهد بود. آنچه که به نظر می رسد این است که (توجه کنید که این نوشته ای علمی نیست و بیشتر به گمانه زنی می ماند) تاثیر تحریمها در کوتاه مدت و درازمدت یکسان نیست. زیرا که در بعضی از صنایع، اصولا نتایج سرمایه گذاری دیر به بار می رسند. مثلا سرمایه گذاری های عمده صنعت برق و پتروشیمی مدت ها طول می کشد تا نتایج خود را نشان دهند. در مقابل بسیاری از مراودات اقتصادی طبیعتی بسیار کوتاه دارند. مثلا، خرید وسائل مصرفی از خارج و فروش آنها. یا صنعت موز در ایران. و یا مبادله پول با خارج از کشور. . 

تاثیر اقتصادی تحریم بر صنایع با طبیعتی کوتاه مدت، بلافاصله مشخص می شود. و حدس من این است که اقتصاد  خود را با اینگونه تحریمها زودتر وفق می دهد. مثلا نهادهایی درست می شوند که راههایی برای مبادله پول با خارج از کشور می یابند. یا مصرف کننده خود را به نخوردن و ندیدن موز عادت می دهد. صنایع جایگزین در داخل پدید می آیند و ...

تاثیر اقتصادی تحریم بر صنایع با طبیعتی بلند مدت متفاوت است. دلیل این است که این صنایع عمدتا تکنولوژی برند و تعداد کشورهایی که دارای تمام تکنولوژی لازم برای ساخت آنهاست کمند و در همان دایره اروپا، امریکا، ژاپن قرار دارند که ایران را تحریم کرده اند. این گونه صنایع دچار فرسودگی در طول زمان خواهند شد. البته این صنایع پیش از این هم از تحریمهای کمتر رنج می برده اند. اما بدون وجود قراردادهای درازمدت، این رنج مضاعف خواهد شد. به همین دلیل هم تاثیر تحریم بر این صنایع امروز و فردا مشخص نمی شود بلکه مرور زمان مشخص خواهد کرد که مثلا چقدر خاموشی خواهیم داشت.

صنایعی هم هستند که از تحریم ها سود خواهند برد. تحریم انتخاب مردم را محدود می کند و مردم مجبور خواهند شد که به سمت کالاهای جایگزین خارجی بروند. ضمن اینکه تاثیر تحریم بر دلار باعث رقابتی تر شدن صنایع تجارت پذیر با خارج می شود. به عبارتی، تحریم ها برای بعضی از صنایع و بعضی از مردم فرصت است. این نیست که همه از تحریمها ضرر کنند. کل اقتصاد در هر صورت با محدودیت مواجه می شود و از رشد اقتصادی قطعا کاسته خواهد شد.

۱۳۹۱ شهریور ۲, پنجشنبه

آمارهای شکمی



این چه رسمی است که در ایران یک نفر آماری را از روی هوا می سازد و همه تکرار می کنند؟ چرا خبرگزاریها و روزنامه ها و و سایت ها کمی فکر نمی کنند؟ مثلا این عنوان خبری که " عمر متوسط زندگی مشترک به 6 ماه رسیده است " را در گوگل سرچ کنید. یکی یک چرندی گفته و همه تکرار کرده اند. فکر نکرده اند که معنی این حرف این است که اگر یکی بعد از سی سال زندگی مشترک طلاق بگیرد، برای اینکه این آمار درست باشد، باید بیست نفر در همان شب عروسی طلاق گرفته باشند. 

البته اگر به بقیه خبر توجه کنید می بینید که منبع خبر گفته "در سال‌های اخیر عمر متوسط زندگی مشترک برخی از زوجین به کمتر از ۶ ماه رسیده است" که اولا چگونه از این خبر به آن تیتر خبری رسیده ایم یک معماست و ثانیا مشکل این جمله اخیر این است که به هر حال درست است. این آقا می توانست بگوید "در سال‌های اخیر عمر متوسط زندگی مشترک برخی از زوجین به کمتر از 1 ماه رسیده است" و جمله اش درست می بود. چون بالاخره می توان کسی را در جامعه پیدا کرد که بعد از یک ماه طلاق گرفته (داده ) است. مسئله این است که این جمله عوامانه ایست.

کمی هم دوستان فکر کنند بد نیست.

اندر مزایای ختنه

نرخ ختنه (مردان) در امریکا و در سالهای اخیر کاهش پیدا کرده و از 79 درصد در دو دهه پیش به 56 درصد رسیده است. اما مطالعات اخیر حکایت از منافع بهداشتی ختنه دارد. ختنه احتمال بیماری ایدز را کاهش میدهد (مهمترین فاکتور توضیح دهندگی تغییر در نرخ ایدز به نقل از ان پی آر ختنه است). ختنه، احتمال بیماری های عفونی و مسری دیگر مانند هرپیز (احتمالا در فارسی به آن سوزاک می گوییم) و پاپیلوماویروس انسانی را هم کاهش میدهد. احتمال گرفتار شدن خانمهایی که با مردان ختنه کرده ارتباط جنسی دارند هم کمتر از خانمهایی است که با ختنه نکرده ها ارتباط برقرار می کنند. به همین دلیل است که سازمان بهداشت جهانی، ختنه را برای کشورهایی که بیماری های عفونی جنسی در آنها گسترده است توصیه می کند.

اصل گزارش را در ان پی آر بخوانید.

۱۳۹۱ مرداد ۳۰, دوشنبه

رونق بازار ارز افغانستان به لطف تحریم ایران

نیویورک تایمز گزارشی در هفته گذشته درباره رونق بازار ریال-دلار در افغانستان به یمن تحریم ایران دارد. گزارش می گوید که دلالها، ریال را بار کامیون می کنند و از مرز عبور می دهند تا در بازار افغانستان با دلار مبادله شود. برای عبور ریال از مرز، دلالها چیزی بین 5 تا 7 درصد پول را مطالبه می کنند.

چند نکته دیگر درباره این گزارش قابل توجه است: یکی اینکه همین قاچاق ریالی دلاری به نوعی دور زدن تحریم است. دوم اینکه تا آنجا که من می فهمم دولت ایران حد اقل به صورت رسمی با این کار مخالف است و به عبارتی ریسک این کار را افزایش می دهد که البته با توجه به اینکه این مبادلات به مقابله با تحریم کمک می کند این مخالفت عجیب و غریب است. سوم اینکه ، من نمی فهمم چرا نباید بازار ارز داخلی را کم ریسک کرد که مبادلاتی اینچنینی تا حد امکان در داخل صورت گیرد و چرا فرستادن ریال به خارج از کشور باید دردسر ساز باشد؟ 

رفتار ضد اقتصادی و مداخله دولت در بازارها و بدتر از همه سر ناسازگاری با همه دنبا، در گذشته باعث کمک ایران به رونق اقتصادی ترکیه و دوبی می شده است. اثر مثبت تحریمهای اخیر این است که ما در حال کمک به رونق اقتصادی افغانستان و کردستان عراق هم هستیم. به قولی سعیکم مشکور.

۱۳۹۱ مرداد ۲۹, یکشنبه

منافع امریکا د ر خاور میانه در چیست؟

به تمام کسانی که به سیاست علاقه ای دارند توصیه می کنم که متن این لینک را که مقاله ای بدون رودربایستی درباره منافع امریکا در خاور میانه است را بخوانند. به دلیل اینکه این متن اقتصادی نیست آنرا ترجمه نمی کنم ولی اگر کسی حوصله و علاقه ای به ترجمه داشت می توان متن ترجمه را اینجا گذاشت.

پ.ن. 
من لزوما با تمام آنچه که در این مقاله گفته شده موافق نیستم به این دلیل که منافع یک کشور را جدای منافع آدمهای خیلی مهم سیاسی آن کشور نمی دانم. منافع امریکا در خاور میانه در زمان بوش، با منافع امریکا در خاور میانه در زمان اوباما متفاوت است و در این مقاله صحبتی از این تفاوتها نمی شود که خطای فاحشی است.


۱۳۹۱ مرداد ۲۴, سه‌شنبه

تعزیرات حکومتی غیر اخلاقی است.

اینکه ما اقتصادیون بر علیه تعزیرات حکومتی باشیم تعجبی ندارد. تعزیرات حکومتی، به نوعی قیمت گذاری دولتی با چوب و چماق و به بدترین وجوه است. هزار ایراد دیگر هم دارد، مثلا، ضد تفکیک قوا هم هست. به عبارتی، تعزیرات حکومتی دخالت دولت در امر قضا است. نمونه ای است از قضاوت کردن به بدترین وجه.

این مطلب کوتاه را می نویسم به این دلیل که چند هفته پیش برنامه ای در اخبار تلویزیون ایران را دیدم که  گزارشی بود از عملکرد مبارزه با گرانفروشی توسط تعزیرات. مامور تعزیرات با پیرمرد مغازه داری را جریمه می کرد. جمله ای که برای ذکر دلیل جریمه کردن گفت این بود که "من چند بار به شما گفتم که موز با این قیمت نیار. چون آوردی جریمه می شی حالا." یعنی مامور هم می دانست که کاسب بنده خدا موز را گران خریده که گران می فروشد. اما جریمه اش هم می کند چون مامور است. همین است که تعزیرات ضد اخلاق است.

البته خودشان هم می دانند که این ها بازی سیاسی است تا درمان تورم. تورم در ایران مزمن است و دلیلی به جز سیاست های اقتصادی دولت آن را ایجاد نمی کند. دولت تورم درست می کند و می رود گردن مغازه دار و تولید کننده بیچاره را می گیرد. گور پدر دید اقتصادی، اگر از دید اخلاقی هم به قضیه نگاه می کردیم نیمی از مشکلاتمان حل بود.

 

۱۳۹۱ مرداد ۱۸, چهارشنبه

آبهای زیر زمینی در ایران در خطر نابودی؟

من اطلاع چندانی درباره آب و منابع آبی زیرزمینی ندارم. اما گزارشی که رادیو ملی امریکا درباره منابع آب زیر زمینی در جهان تهیه کرده است بسیار نگران کننده است. در نقشه ای که در گزارش است ایران هم در زمره نقاط مهمی است که در آنها آبهای زیرزمینی در معرض برداشت بیش از حد قرار دارند. آب برای اقتصاد و کشاورزی ایران بسیار مهم است و بالابردن سطح آگاهی مردم درباره مشکلی که در پیش است ممکن است به راه حل های بهتر منجر شود.

پ.ن.
من فرصت ترجمه این متن را نداشتم اما موضوع اهمیت بسیار دارد. به همین دلیل لینک را در اینجا گذاشته ام.

۱۳۹۱ مرداد ۱۷, سه‌شنبه

چگونه یک صنعت داخلی را نابود کنیم؟

مراحل نابودی یک صنعت:
1- وقتی ارز گران می شود، ارز مسافرتی بدهیم مردم بروند دوبی و آنتالیا حال کنند، اما یادمان برود که دان مرغ وارد کنیم.
2-هزینه تولید مرغ به دلیل گرانی دان مرغ اضافه می شود.
3- قیمت مرغ اضافه می شود چون هزینه آن بالا رفته است، مامور می فرستیم گردن تولید کننده و توزیع کننده بدبخت را بگیرد.
4- تولید داخلی ریسکی می شود. کمبود بیشتر می شود. فشار بر تولید کننده و توزیع کننده را زیادتر می کنیم.
5- مرغ هنوز هم گران است. ارز ترجیحی داریم. می دهیم با ارز ترجیحی (که تولید کننده مرغ اصلا به آن دسترسی ندارد) هزاران تن مرغ از خارج وارد کنند یا خودمان وارد می کنیم. ( به خبر واردات حدود 20 هزار تن مرغ از کشور ترکیه و 8 هزار تن مرغ منجمد از کشور برزیل توجه کنید.)
6- به همین طریق زحمت کشیده، مزیت نسبی برای تولید کننده خارجی ایجاد می کنیم.
7- یکی دوسالی که این سیاست را ادامه دهیم، کل صنعت مرغ را صادر کرده ایم به برزیل و ترکیه. زحمت کشیده ایم صنعت مرغ داخلی را نابود کرده ایم.
به این می گویند مدیریت جهانی.