دیروز، دولت اسپانیا سعی کرد که مقداری اوراق قرضه بفروشد. بماند که تمام اوراق قرضه ای که می خواستند بفروشند فروخته نشد، آنچه که از نظر بازارها مهمتر تلقی شد این است که قیمت نرخ بازدهی آنچه که فروختند به سطحی معادل سطح بازدهی نرخ اوراق قرضه در پیش از اعلام برنامه بانک مرکزی اروپا در چند ماه پیش برای نجات اروپا رسید که نرخی بسیار بالاست و در ذهن بسیاری از اقتصاددانانی که اوضاع اتحادیه اروپا را دنبال می کنند این سوال را ایجاد کرد که آیا اسپانیا هم مانند یونان در معرض ورشکستگی است یا خیر؟ خبری می خواندم که می گفت اسپانیا در سال جدید از کشورهای ترویکا خواهان برنامه (بخوانید کمک)خواهد شد.
برنامه این بود که اسپانیا حجم کسر بودجه خود را به حدود شش درصد تولید ناخالص داخلی خود برساند. اما کسر بودجه اسپانیا به حدود 8.5 درصد تولید ناخالص داخلی اش رسیده است. البته کل بدهی اسپانیا حدود 68 درصد تولید ناخالص داخلی اش است که البته اگر تعهدهای دیگر را به آن اضافه کنید به حدود 90 درصد تولید ناخالصش می رسد که به بدی یونان نیست. اما بازارها اعتماد خود را به اقتصاد اسپانیا از دست داده اند. مقداری از مشکل اسپانیا از این امر ناشی می شود که بانک های اسپانیا دچار مشکلند و دولت اسپانیا نمی تواند به تنهایی مشکل این بانکها را حل کند. اروپا هم تا انتخابات فرانسه تمام نشود حاضر نخواهد بود که به اسپانیا کمک کند. همین امر، مسئله ای را که اقتصادی است به مسئله ای سیاسی تبدیل می کند. خودتان عاقبت مسائل سیاسی را می دانید.
برنامه این بود که اسپانیا حجم کسر بودجه خود را به حدود شش درصد تولید ناخالص داخلی خود برساند. اما کسر بودجه اسپانیا به حدود 8.5 درصد تولید ناخالص داخلی اش رسیده است. البته کل بدهی اسپانیا حدود 68 درصد تولید ناخالص داخلی اش است که البته اگر تعهدهای دیگر را به آن اضافه کنید به حدود 90 درصد تولید ناخالصش می رسد که به بدی یونان نیست. اما بازارها اعتماد خود را به اقتصاد اسپانیا از دست داده اند. مقداری از مشکل اسپانیا از این امر ناشی می شود که بانک های اسپانیا دچار مشکلند و دولت اسپانیا نمی تواند به تنهایی مشکل این بانکها را حل کند. اروپا هم تا انتخابات فرانسه تمام نشود حاضر نخواهد بود که به اسپانیا کمک کند. همین امر، مسئله ای را که اقتصادی است به مسئله ای سیاسی تبدیل می کند. خودتان عاقبت مسائل سیاسی را می دانید.