وارن بافت ثروتمندترین مرد دنیاست. 62 میلیارد دلار پول دارد. (و تو چه می دانی که 62 میلیارد دلار چقدر پول است:)). ثروتمندی است خود ساخته، به این معنی که ثروتش را از کسی به ارث نبرده است. آنچه که مرا علاقه مند به زندگی وارن بافت می کند ثروت او نیست. وارن بافت مردی متواضع است. هنوز در همان خانه ای زندگی می کند که در 50 سال قبل به قیمت 31 هزار دلار خریده است. مجموعا سه دست کت و شلوار دارد که آخرینش را در چین هدیه گرفته است. مدافع افزایش مالیات بر درآمد ثروتمندان است. 85% از ثروتش را وقف امور خیر کرده است که میلیاردها دلار از آن به بنیاد بیل گیتس (صاحب مایکروسافت) پرداخت خواهد شد. بنیاد گیتس بنیادی است که از مجموعه وسیعی از کارهای نیک پشتیبانی می کند. از کمک به دانش آموزان مستعد برای ورود به دانشگاه گرفته تا کمک به تحقیق و توسعه برای یافتن برنج مغذی تر، تا کمک به کتابخانه های دنیا و کمک به وام دهندگان به فقرا و...
داستان این ناهار 2.1 میلیون دلاری هم این است که وارن بافت ثروتش را از راه سرمایه گذاری در شرکت های دیگر به دست می آورد. ثروت او بهترین گواه دانش او از سمت و سوی حرکت بازار در آینده است و سرمایه داران این را می دانند. اینجاست که اطلاعات او قیمت طلا را پیدا می کند. به همین دلیل است که وارن بافت هر از چند گاهی فرصت صرف ناهار و صحبت در هنگام ناهار خوردن را در سایت ebay به حراج می گذارد. امسال یک سرمایه دار چینی برنده این مزایده شده است. درآمد مزایده هم به جیب بنیاد خیریه ای در سانفرانسیسکو می رود که به خیابان خوابها خدمات می دهد.
نتیجه اخلاقی:)
1- بیشتر ثروت امریکا را ثروتمندان ایجاد کرده اند. (آن سرود ابلهانه را خاطرتان هست که می گفت: ثروت انبوه تو خون دل توده هاست... امریکا امریکا... که مثلا امریکا ثروتش را از فقرای افریقایی... به دست آورده است. عقل و انقلابیون چپی ما دو مجموعه بودند که اشتراکشان تهی بود. واقعیت بر عکس این قضیه است: ما از ثروت بیل گیتس و امثالش دزدیده ایم. یک نرم افزار دزدی نشده در ایران پیدا نمی کنید. یک فیلم پیدا نمی کنید که غیر قانونی کپی نشده باشد.) ثروت چین را هم ثروتمندان آن کشور ایجاد می کنند. طرز تفکر انقلابیون چپی و ثروت ستیز ما بزرگترین مانع در راه تکاثر ثروت در ایران بوده است. ثروت یک کشور نیز چیزی نیست مگر مجموعه ثروت تک تک افراد آن.
2- این ادعا که عده ای ثروتمند در ایران ثروتشان را از طریق ایجاد رانت به دست آورده اند درست است. راه حل این فساد آشکار قطع دست کارفرمایانی نیست که ثروت و شغل ایجاد می کنند. راه حل شفاف کردن سیستم است که البته ساده هم نیست. دولت هم که خدا خیرش بدهد فقط مشغول گل آلود کردن سیستم است که ناکارایی خود را بپوشاند. شعار مافیا مافیا بدون اینکه حتی یک مورد از این مافیاها را گرفته باشند و در سیستمی شفاف و بدون سیاست بازی محاکمه کرده باشند فقط آب را گل آلود می کند، مردم را ضد سرمایه داری و سرمایه دار می کند که این خود مانع تکاثر ثروت در آینده می گردد.
3- ذهن ما ذهن متناقضی است: ثروت می خواهیم ولی ثروتمند نمی خواهیم. پول می خواهیم ولی پولدار را خفه می کنیم. ماجرای شهرام جزایری را نگاه کنید. جرمش این بود که سریع ثروتمند شده بود. آن داستانهای رشوه دادنش هم همه بهانه بود و گر نه دلیل اینکه او در بند است و همه رشوه بگیرانش آزادند چیست؟ رشوه بگیرانی که کارمندان دولت و مجلس بوده اند و علی القاعده به دلیل خیانت به امانتی که مردم به آنها داده اند (پست و منصب)جرمشان به مراتب سنگینتر است.
4- نه اینکه در امریکا و اروپا ثروتمند رانت خور نباشد. سیستم شفاف تر است در نتیجه فساد کمتر است.وارن بافت: عکس از AP
داستان این ناهار 2.1 میلیون دلاری هم این است که وارن بافت ثروتش را از راه سرمایه گذاری در شرکت های دیگر به دست می آورد. ثروت او بهترین گواه دانش او از سمت و سوی حرکت بازار در آینده است و سرمایه داران این را می دانند. اینجاست که اطلاعات او قیمت طلا را پیدا می کند. به همین دلیل است که وارن بافت هر از چند گاهی فرصت صرف ناهار و صحبت در هنگام ناهار خوردن را در سایت ebay به حراج می گذارد. امسال یک سرمایه دار چینی برنده این مزایده شده است. درآمد مزایده هم به جیب بنیاد خیریه ای در سانفرانسیسکو می رود که به خیابان خوابها خدمات می دهد.
نتیجه اخلاقی:)
1- بیشتر ثروت امریکا را ثروتمندان ایجاد کرده اند. (آن سرود ابلهانه را خاطرتان هست که می گفت: ثروت انبوه تو خون دل توده هاست... امریکا امریکا... که مثلا امریکا ثروتش را از فقرای افریقایی... به دست آورده است. عقل و انقلابیون چپی ما دو مجموعه بودند که اشتراکشان تهی بود. واقعیت بر عکس این قضیه است: ما از ثروت بیل گیتس و امثالش دزدیده ایم. یک نرم افزار دزدی نشده در ایران پیدا نمی کنید. یک فیلم پیدا نمی کنید که غیر قانونی کپی نشده باشد.) ثروت چین را هم ثروتمندان آن کشور ایجاد می کنند. طرز تفکر انقلابیون چپی و ثروت ستیز ما بزرگترین مانع در راه تکاثر ثروت در ایران بوده است. ثروت یک کشور نیز چیزی نیست مگر مجموعه ثروت تک تک افراد آن.
2- این ادعا که عده ای ثروتمند در ایران ثروتشان را از طریق ایجاد رانت به دست آورده اند درست است. راه حل این فساد آشکار قطع دست کارفرمایانی نیست که ثروت و شغل ایجاد می کنند. راه حل شفاف کردن سیستم است که البته ساده هم نیست. دولت هم که خدا خیرش بدهد فقط مشغول گل آلود کردن سیستم است که ناکارایی خود را بپوشاند. شعار مافیا مافیا بدون اینکه حتی یک مورد از این مافیاها را گرفته باشند و در سیستمی شفاف و بدون سیاست بازی محاکمه کرده باشند فقط آب را گل آلود می کند، مردم را ضد سرمایه داری و سرمایه دار می کند که این خود مانع تکاثر ثروت در آینده می گردد.
3- ذهن ما ذهن متناقضی است: ثروت می خواهیم ولی ثروتمند نمی خواهیم. پول می خواهیم ولی پولدار را خفه می کنیم. ماجرای شهرام جزایری را نگاه کنید. جرمش این بود که سریع ثروتمند شده بود. آن داستانهای رشوه دادنش هم همه بهانه بود و گر نه دلیل اینکه او در بند است و همه رشوه بگیرانش آزادند چیست؟ رشوه بگیرانی که کارمندان دولت و مجلس بوده اند و علی القاعده به دلیل خیانت به امانتی که مردم به آنها داده اند (پست و منصب)جرمشان به مراتب سنگینتر است.
4- نه اینکه در امریکا و اروپا ثروتمند رانت خور نباشد. سیستم شفاف تر است در نتیجه فساد کمتر است.وارن بافت: عکس از AP