۱۳۹۳ آبان ۲۳, جمعه

ورود به دنیای دائمی توافقهای موقت هسته ای

ضرب المثل چینی هست که می گوید: بگذارید کسی که زنگوله را بر گردن ببر انداخته است آنرا در آورد. اما در ایران، آنکه زنگوله را به گردن ببر انداخته رفته است. زنگوله بر گردن ببر، یا سوزن در چاه، هر چه که می خواهید نامش را بگذارید، پرونده هسته ای و تحریمها حالت دائمی پیدا کرده اند. چرا به این حالت رسیده ایم؟ مگر نه این است که هدف انسان عقلایی از مذاکره به نتیجه رسیدن است. دلیل این است که هم در امریکا و هم در ایران گروههای قدرتمندی وجود دارند که نمی خواهند مذاکرات به نتیجه برسد، تنها به این دلیل که به نتیجه رسیدن مذاکره بردی برای رقیب داخلی است. مذاکره به نتیجه برسد روحانی و اوباما می توانند ادعای برندگی کنند، و این را راست گرایان، چه در ایران و چه در امریکا، نمی خواهند. و این راستگرایان، در هر دو طرف، قدرت دارند و همانگونه که می دانید قدرت اینها در امریکا، افزایش هم یافته است. یکی دو اتفاق ساده دیگر می تواند واقعا حالت تحریمها را داتمی کند. مثلا کافیست که توافق با ایران از لیست اولویت های اوباما خارج شود، که احتمال آن به دو دلیل در حال افزایش است: اول اینکه اوباما دیگر وقت چندانی ندارد و دوم اینکه هزینه توافق، به دلیل تسخیر اکثریت سنا توسط جمهوری خواهان، افزایش یافته است. سنای جمهوری خواه حاضر نیست هیچ پیروزی دیپلماتیکی را در دامن اوباما بیاندازد.

نکته دیگر اینکه: تحریمها، حتی در صورت توافق موقت، ممکن است افزایش یابند. دلیلش این است که وقتی سنا در کنترل دمکراتها بود، رئیس دمکرات سنا، هری رید، حتی اجازه طرح مسئله تحریمهای اضافی در سنا را نمی داد. اما جمهوری خواهان، حتی ممکن است فقط به این دلیل که اوباما را از مذاکره ناامید کنند، طرح تحریمهای جدید بر روی ایران را به سنا بیاورند. اوباما درصورتی خواهد توانست این تحریمها را وتو کند که تحریمها (تا آنجایی که من می فهمم) کمتر از 67 رای داشته باشند. اما مقاومت در برابر رای بر علیه ایران برای خیلی از دمکراتها سخت است. در مقام مقایسه، مقاومت در برابر مصوبه ای بر علیه ایران در کنگره امریکا مانند مخالفت کردن با مصوبه ای بر علیه انگلیس و اسرائیل در مجلس ایران است. روی آن خیلی نمی توان شرط بست. به همین دلیل، گمان من این است که حالت دائمی توافقهای موقت به معنی باقی ماندن حالت فعلی تحریمها نخواهد بود. 

۱۳۹۳ آبان ۱۲, دوشنبه

پیروزی فردای جمهوری خواهان توافق هسته ای را مشکل تر می کند.

فردا انتخابات میان دوره ای مجلسین امریکا برگزار می شود و انتظار می رود که جمهوری خواهان، علاوه بر کنترل مجلس نمایندگان که هم اکنون هم در اختیار آنهاست، کنترل سنا را هم به دست بگیرند. پیروزی جمهوری خواهان هم خبر بدی برای اوباما و هم خبر بدی برای روحانی است، که هر دو خواهان توافقند اما می دانند که جمهوری خواهان چندان هم از توافق هسته ای خوش شان نمی آید. نتیجه اینکه، اقتصاد ایران، به دلیل کمتر شدن احتمال آنکه کنگره بخواهد تحریم های ایران را بردارد، در شرایط به نسبت نا مطمئن تری قرار خواهد داشت. و همین کار پیش بینی اقتصادی ایران را بیش از اینکه هست سیاسی می کند و خارج از رادار اقتصاد دانها. 

 

۱۳۹۳ مهر ۱۶, چهارشنبه

سیاست جدید نفتی عربستان سعودی؟

قیمت نفت در روزهای اخیر کاهش یافته است و بسیاری از کارشناسان نفت و انرژی پیش بینی می کنند که قیمت باز هم کاهش خواهد یافت. دلیل اصلی کاهش قیمت، افزایش عمده تولید نفت در امریکاست. میزان افزایش تولید نفت در امریکا در سالیان اخیر از کل تولید نفت ایران بیشتر شده است. دلیلش هم تکنولوژی جدید فراکینگ است که برداشت نفت از منابع موسوم به رسوبی (شیل) را ممکن کرده است. در گذشته و در هنگام کاهش قیمت نفت، عربستان سعودی ، به همراه دیگر اعضای اوپک، مبادرت به کاهش تولید می کرده اند و این عربستان بوده است که معمولا بیشترین سهم کاهش تولید را داشته است. اما احتمالا سیاست کاهش تولید به منظور تثبیت قیمت نفت، از دستور کار عربستان خارج شده است. عربستان اولا حاضر نیست که سهم خود را در بازار از دست بدهد و ثانیا، با توجه به هزینه نهایی تولید نفت رسوبی در امریکا، که حدود هشتاد دلار است، شاید عربستان بخواهد که با کاهش قیمت نفت، انگیزه تولید بیشتر را از تولید کنندگان نفتی امریکا بگیرد. اگر چنین بشود، قیمت نفت احتمالا به حدود هشتاد دلار خواهد رسید. در این میان، ایران، و به دلیل تحریمها، اصلا اهرمی برای تغییر بازار انرژی در دست ندارد. 

۱۳۹۳ مهر ۱۴, دوشنبه

مانعی سیاسی برای رسیدن به توافق هسته ای

مذاکرات هسته ای ایران و پنج + یک بسیار پیچیده شده است. از پیچیدگی این مذاکرات، حتی هنگامی که مذاکرات از پنج + یک به یک (امریکا) + پنج تبدیل شده، کاسته نشده است. یک مانع سیاسی بر سر مذاکرات (تا آنجایی که من می فهمم و البته فهم علوم سیاسی من محدود است) این است که در امریکا کسانی هستند (به خصوص کسانی که از موضع اسرائیل و نتانیاهو حمایت می کنند) که به هیچ وجه نمی خواهند مذاکرات به نتیجه برسد، حتی اگر ایران تمام تاسیسات هسته ای اش را نابود کند و دسترسی به تمام ایران را برای بازرسی محقق سازد. برداشت من این است که این افراد با هر گونه عملی که باعث کم شدن احتمال حمله نظامی به ایران باشد مخالفند. یا اینکه نمی خواهند موفقیتی در کارنامه سیاست خارجی اوباما ثبت شود. در ایران هم کسانی هستند، که واضحا طیف بسیار افراطی جناح اصول گرا را شامل می شوند، که با هر گونه توافق مخالفند حتی اگر پنج + یک موافق چرخیدن همه سانتریفوژها باشد، و همه فعالیت های هسته ای ایران را، فارغ از هدف غایی آن، به رسمیت بشناسد. در تصور من دو دلیل برای این مخالفت هست: یکی اینکه توافق ممکن است به موضع ضد امریکایی آقایان صدمه بزند، و دیگری اینکه توافق توسط رقیب سیاسی داخلی حاصل می شود که این از نظر سیاسی برایشان قابل قبول نیست.

پ.ن. مطلب خوب علی دادپی را هم در این زمینه بخوانید.