- اولا درآمد نفتی کشور در سالهای اخیر و در مقایسه با سالهای قبل افزایش شدیدی داشته است و سوالی که پیش می آید آن است که اولویت مصرف درآمدهای نفتی در چیست.
- ثانیا نفت در ایران سرمایه ای زیر زمینی است که لازم است به سرمایه ای روی زمینی و ماندگار تبدیل شود. نفت نمی تواند بیش از چند دهه دیگر به عنوان اولین منبع در آمد در ایران مطرح باشد و همین سطح مصرفی که چندان هم بالا نیست نمی تواند بدون نفت دوام آورد مگر آنکه در این فرصت باقیمانده آن سرمایه زیرزمینی به سرمایه پایدار دیگری تبدیل شود.
- ثالثا بزرگترین سرمایه یک کشور چیزی نیست مگر سرمایه انسانی آن کشور. ژاپن و کره شاهد بارز این نکته اند. سرمایه دیگری جز سرمایه انسانی ندارند. بهترین روش تبدیل نفت به سرمایه ای پایدار تبدیل آن به سرمایه انسانی است.
- رابعا در خبرهای دیروز آمده بود که "حدود ۱۱۵ هزار دانش آموز مقطع ابتدایی امسال بعد از ثبت نام، ترک تحصیل کرده اند" نتیجه ای که می خواهم بگیرم بسیار ساده است: مادامی که حتی یک دانش آموز در سن تحصیل به هر دلیلی در مدرسه مشغول تحصیل نیست سوال "چگونه پول نفت را مصرف کنیم" سوال بی موردی است.
۱۳۸۶ آذر ۲۸, چهارشنبه
چگونه پول نفت را مصرف کنیم-1
اشتراک در:
نظرات پیام (Atom)
۳ نظر:
حجت جان بهتر نیست به جای بحث احساسی "مادامی که حتی یک نفر..." بحث هزینه و منفعت حاشیه ای تحصیل کودکان را مطرح کرد؟
فرشاد جان سلام و ممنون از نظر شما.
به نظر من بحث هزینه و منفعت حاشیه ای اصولا در مورد تحصیل کودکان نباید استفاده شود. در مورد تحصیلات دانشگاهی بله ولی در مورد تحصیل در مقطع ابتدائی تا دبیرستان خیر. توجه کنید که در کشورهای دیگر تحصیل اجباری است. مثلا در امریکا طبق قانون همه افراد تا 16 سالگی باید در مدرسه باشند. بحث هزینه و منفعت اصلا مطرح نیست. در ایران تا آنجا که من می دانم قانون اساسی دولت را موظف کرده است تا امکانات تحصیل تا مقطع دبیرستان را به صورت مجانی فراهم کند که این به معنی اجبار والدین به فرستادن فرزندان به مدرسه نیست. به نظر من قرن جدید الزامات خود را دارد و یکی از این الزامات موظف کردن والدین به فرستادن فرزندان خود برای تحصیل حد اقل تا مقطع دبیرستان است.
حتی اگر از دید هزینه و فایده به این موضوع نگاه کنیم: هزینه ای که کودک برای تحصیل می پردازد چه تناسبی با تمام منفعتی دارد که در تمام عمر او را حاصل خواهد شد؟ هزینه برای والدین هم با توجه به آنکه قانون کار کودک را منع کرده باید ناچیز باشد. فرستادن کودک به مدرسه ما را مطمئن خواهد کرد که کودک به جای مدرسه به اجبار پشت دار قالی نمی نشیند یا در مزرعه به بیگاری مشغول نیست. پولی را هم که دولت بابت آموزش هزینه می کند اگر با پولی که کشورهای توسعه یافته هزینه می کنند مقایسه کنید بسیار ناچیز است.
نکته دیگر آنکه بزرگترین منفعت آموزش و تحصیل از اثرات جانبی آن حاصل می شود. تحصیل مترادف است با جنایت کمتر و مترادف است با احتمال کارآفرینی و اشتغال بیشتر و احتمال فقر کمتر.
یادم می آید که مردم در سوئیس در چند سال پیش مرگ آخرین بی سواد را در کشورشان جشن گرفتند با وجود صدها هزار ترک تحصیل سالانه در مقطع ابتدائی در ایران و دولتی که کمترین توجهی به این بحران ندارد، به عمر من و شما و شاید بچه های ما کفاف نخواهد داد که چنین جشنی در ایران بر پا کنیم.
ممکن است که این حرف برای کشوری مانند کره و ژاپن صحیح باشد ولی در مورد سیستم آموزشی ایران که بعد از 12 سال یک آدم بی سواد و بی هنر با توقعات بالا به جامعه تحویل میدهد شاید این حرف جای تشکیک داشته باشد.
ارسال یک نظر