۱۳۸۹ شهریور ۱۰, چهارشنبه

چه کسی از تهران می رود؟

این داستان ِ "پنج میلیون نفر باید از تهران بروند" در حقیقت داستان ِِ تفاوت آن چیزی است که دولتمردان می خواهند و آن چیزی که دولتمردان می توانند. می خواستند پنج میلیون نفر بروند، احتمالا یکی دو هزار نفری خواهند رفت. چه کسانی می روند؟ با توجه به اینکه دولت انگیزه های اقتصادی (وام؛ حقوق بیشتر..) برای افرادی که متمایل به ترک تهرانند ایجاد کرده است، احتمالا آن کسانی تهران را ترک خواهند کرد که یا قصد ترک داشته اند، و از روی خوش شانسی، از منافع طرح جدید هم بهره می برند. یا کسانی هستند که به فکر رفتن بوده اند ولی به دلیل آنکه فواید ماندن اندکی بیش از فواید رفتن بوده است مانده اند. اینها کسانی هستند که،با طرح جدید، احتمالا بروند. اینها افرادی هستند که در حاشیه (تصمیم گیری) قرار دارند. (توجه به این نکته مهم است که انگیزه های اقتصادی افراد در حاشیه را تحت تاثیر قرار می دهد. مثلا کارفرمایی را در نظر بگیرید که به فکر استخدام است اما فایده استخدام یک فرد جدید از نظر این کارفرما فقط کمی از هزینه آن بیشتر است. این کارفرما در حاشیه تصمیم گیری است. افزایش حداقل دستمزد می تواند تصمیم این کارفرما را از استخدام به عدم استخدام تغییر دهد.)
دسته سومی هم هستند که از موقعیت جدید (سوء یا حسن) استفاده می کنند. فرض کنید که شما فردی در آستانه بازنشستگی هستید. اگر با رفتن به شهرستان، به مدت کوتاه و قبل از بازنشستگی، حقوق شما افزایش یابد و به تبع آن حقوق بازنشستگی تان نیز اضافه گردد، شما ممکن است که تصمیم به رفتن از تهران بگیرید و بعد از اضافه شدن حقوق و بازنشسته شدن به تهران برگردید. به عبارت دیگر، ایجاد انگیزه های اقتصادی می تواند باعث ایجاد نتایج ناخواسته گردد.

نتایج اخلاقی داستان:

1- قدرت دولت محدود است و فهم این محدودیت باعث جلوگیری از هرزروی منابع می گردد.
2- نتایج ناخواسته یک طرح ممکن است بسیار بزرگتر از نتایج خواسته باشد. رشته ای به نام طراحی مکانیزم ها وجود دارد که یکی از اهدافش جلوگیری از نتایج ناخواسته است.
3- در ایران رشته ای از تصمیم گیری اختراع شده است به نام بداهه گویی. البته بداهه خوانی در آواز و بداهه نوازی در موسیقی مسبوق به سابقه است، اما بداهه گویی در تصمیم گیری رسم جدیدی است.


۷ نظر:

رضا شهسوار گفت...

سلام
آره همان طور هست كه مي فرماييد .
قرار بوده تا آخر مرداد ماه 5 ميليون نفر بروند طبق آماري كه خودشان داده اند 5000 نفر بيشتر ثبت نام نكرده اند . احتمالا اگر از رييس دولت بپرسند مي گويد يا دستهاي آمريكا يا مافيا دركار بوده يا تقصير خاندان رفسنجاني بوده كه نگذاشته افراد بيشتري به مهاجرت اقدام كنند .
اين بابا بيشتر وقتها توي جاهاي شلوغ جوگير ميشه و حرفهايي ميزند كه ميلياردها تومان براي مملكت خرج مي تراشد . همين موضوع يك ميليون براي نوزاد را به خاطر بياوريد . يكي از نمونه هاي بداهه گويي بود .
يكي از ايراداتي كه حتي خود مجلسيها به آن اشاره مي كردند مربوط به افرادي هست كه مي خواهند بازنشسته شوند و اقدام به انتقال مي كنند . خيلي از فرمانداران همين دولت اعتراض كرده بودند كه چرا اين همه مزايا را براي تهرانيها مي خواهيد در نظر بگيريد مگر يك كارمند مثلا سمناني شيرازي اراكي گيلاني و ... چه گناهي كرده كه نمي تواند از اين مزايا استفاده كند .

حجت قندی گفت...

سلام
ممنون. نکاتتون جالب بود

Babak گفت...

سلام
به نظر شما آیا Small business اوباما موفق خواهد بود؟ با توجه به اینکه بنگاههای کوچک زودبازده ایران ناموفق بوده و فقط بدهی هنگفتی برای بانکها ایجاد کرده،‌ تفاوت این طرح اوباما با طرح مشابه ایران (حداقل به لحاظ اسمی) چیست؟
سپاس

حجت قندی گفت...

بابک:
بیشتر طرحهایی که به عنوان محرک اقتصادی به اقتصاد از طرف دولت معرفی می شن از نظر اقتصاد ناموفقند. مثل طرح پول برای ماشین قراضه دولت اوباما. یا طرح بنگاههای زودبازده در ایران. طرح بنگاههای زود بازده از این جهت بد بود که با سیستم بانکی هم بازی می کرد.

پویا گفت...

سلام
یه سوال درسی دارم
گرفتن درس اقثصاد سنجی در دوره فوق لیسانس برای کسی که توی دوره لیسانس آمار و احتمال مهندسی رو پاس کرده چقدر مفیده ؟
تصور من اینه که بیشتر اقتصاد سنجی آماره.
میگم نکنه مطالبش تکراری باشه برام.

ناشناس گفت...

پویا:
بستگی داره که اقتصادسنجی چقدر پیشرفته باشه. دانشجویان اقتصاد معمولا در دوره لیسانس اقتصادسنجی می گیرند ولی در دوره فوق یا دکترا چندین درس یه همین نام باید بگیرند که خیلی پیشرفته تر هستش.

kimia گفت...

مشکل اصلی در روش نگاه احساسی ،انقلابی و پادگانی به مشکلات کشوری در همه زمینه ها ااست که باعث کنار گذاشتن دیدگاه کارشناسی وافع گرایانه و تعطیلی تخصص گرایی گردیده است.