لایحه یارانه ها در حال نزدیک شدن به نقطه آغاز اجرا است. اجرای طرح یارانه ها، به دلایل متعدد، دچار تاخیر شده است. یکی از این دلایل این است که دولت فکر لجستیک طرح را نکرده بوده است. دلیل دیگر این است که کسی (حتی افراد سازمان یارانه ها) به درستی نمی داند که طرح چیست، قیمتهای جدید کدام است، درآمد دولت چه خواهد بود، و سهم افراد و سازمانهای دولتی از این پول چقدر است. (حدس من این است که جواب بعضی از این سوالات در لحظه آخر و فی البداهه معین خواهد شد.)
اما در اجرای طرح رایانه ها مشکل بزرگی وجود دارد که به آن کم توجه شده است. مشکل این است که افراد، بخش های مختلف دولت، و سازمانها انگیزه ها و منافع متفاوتی دارند. عدم توجه به این انگیزه ها و منافع می تواند این طرح را (به جای آنکه آنطور که گفته شده درمان دردهای اقتصادی باشد) به معضلی اقتصادی (و حتی اجتماعی و سیاسی) تبدیل کند. اجازه بدهید با چند مثال منظورم را روشن کنم.
مثال 1، انگیزه افراد: اگر یادتان باشد، لایحه هدفمند کردن یارانه ها به این دلیل به این نام معروف شد که هدف این طرح هدایت یارانه ها به سمت کسانی بود که مستحق دریافت یارانه ها هستند. همین بود که طرح خوشه بندی اختراع شد. مشکل آنجا بود که به این نکته توجه نشده بود که هیچ فردی نمی خواهد قیمت های اضافه تر برای کالاهای یارانه ای بپردازد ولی یارانه مستقیم دریافت نکند. منافع افراد چنان واکنشی را برانگیخت که طرح خوشه بندی، هنوز نیامده، برچیده شد.
مثال 2، انگیزه دولت: در لایحه اصلاح رایانه ها، این اختیار به دولت داده شده است که بدون نیاز به پاسخگویی به مجلس، تمامی درآمدهای ناشی از افزایش قیمت ها را با اختیار خودش هزینه کند. به عبارت دیگر دولت دو بودجه خواهد داشت: یکی با نظارت، و دیگری بدون آن. این که دولت دو بودجه در اختیار داشته باشد -که هر دو هم هنگفتند- که به یکی از آنها نظارت شود و به دیگری نظارت نشود، خود باعث ایجاد انگیزه برای دولت می شود که (به هر طریق ممکن ) منابع مالی را به سمت بودجه ای سوق دهد که نظارتی بر آن متوجه نیست. دعوای دولت و مجلس بر سر میزان کل میزان یارانه ها (20 یا 40 هزار میلیارد تومان) را یادتان هست؟ دولت اصرار داشت که بودجه یارانه ها بیشتر باشد. یا ممکن است که (مثلا به دلایل سیاسی ) بخشی از دولت بخواهد پول بیشتری به افراد پرداخت کند. شک نکنید که بخشی از دولت (که سعی در جذب قسمتی از این پول را دارد) سعی خواهد کرد که سهم افراد را کم کند.
مثال 3، انگیزه سازمانها: توانیر یا شرکت گاز را در نظر بگیرید. اگر قرار باشد قیمتها به اصطلاح واقعی شود، منافع این شرکتها ایجاب می کند که قیمتها به حدی برسد که درآمدشان را حداکثر کند. بنابراین این شرکتها این انگیزه را خواهند داشت که هزینه های خود را زیاد نشان دهند و در حقیقت هزینه تراشی هم بکنند.
داخل پرانتز: یک بار وقتی که در راه رفتن به کلاس به رادیو (رادیویی در امریکا)گوش می کردم مجری رادیو این سوال را مطرح کرد که آیا می دانید کدام شرکت بهترین بیمه را برای کارمندانش مهیا می کند؟ به محض شنیدن سوال، من می دانستم که جواب باید یک شرکت به اصطلاح utility provider (شرکت آب یا برق یا گاز یا کابل تلویزیونی) باشد. دلیلش این است که حتی در امریکا، این گونه شرکتها هزینه تراشی می کنند. جواب سوال شرکت امریکن الکتریک پاور بود که حتی هزینه بیمه گربه کارمندانش را می پردازد.
نتیجه آنکه، اگر تعیین کننده قیمت کالاهایی مانند آب، گاز، وبرق، سازمان های دولتی مسئول تولید این کالاها باشند، این سازمانها مردم را بیش از حد شارژ خواهند کرد. دولت و مجلس هم، برای مقابله، به سیستم قیمت گذاری متوسل خواهند شد که در واقع عامل ایجاد سیستم یارانه ای در ایران بوده است. (مگر اینکه به اندازه کافی عاقل باشند و از تجربه کشورهای دیگر در زمینه تنظیم بازارهای کالاهایی مانند برق و آب و گاز بدرستی استفاده کنند).
انگیزه های دیگری هم هست که مهمند. مثلا می توانید افراد بسیار فقیری را تصور کنید که یارانه زیادی مصرف نمی کنند (ماشین ندارند...) این افراد خواهان پرداخت مستقیم و بیشتر خواهند بود. صاحبان شرکتهای انرژی بر خواهان تاخیر در اجرا خواهند شد....
عدم توجه به این انگیزه ها و منافع می تواند کل طرح را از بین ببرد و یا با مشکلات بزرگی مواجه کند.
اما در اجرای طرح رایانه ها مشکل بزرگی وجود دارد که به آن کم توجه شده است. مشکل این است که افراد، بخش های مختلف دولت، و سازمانها انگیزه ها و منافع متفاوتی دارند. عدم توجه به این انگیزه ها و منافع می تواند این طرح را (به جای آنکه آنطور که گفته شده درمان دردهای اقتصادی باشد) به معضلی اقتصادی (و حتی اجتماعی و سیاسی) تبدیل کند. اجازه بدهید با چند مثال منظورم را روشن کنم.
مثال 1، انگیزه افراد: اگر یادتان باشد، لایحه هدفمند کردن یارانه ها به این دلیل به این نام معروف شد که هدف این طرح هدایت یارانه ها به سمت کسانی بود که مستحق دریافت یارانه ها هستند. همین بود که طرح خوشه بندی اختراع شد. مشکل آنجا بود که به این نکته توجه نشده بود که هیچ فردی نمی خواهد قیمت های اضافه تر برای کالاهای یارانه ای بپردازد ولی یارانه مستقیم دریافت نکند. منافع افراد چنان واکنشی را برانگیخت که طرح خوشه بندی، هنوز نیامده، برچیده شد.
مثال 2، انگیزه دولت: در لایحه اصلاح رایانه ها، این اختیار به دولت داده شده است که بدون نیاز به پاسخگویی به مجلس، تمامی درآمدهای ناشی از افزایش قیمت ها را با اختیار خودش هزینه کند. به عبارت دیگر دولت دو بودجه خواهد داشت: یکی با نظارت، و دیگری بدون آن. این که دولت دو بودجه در اختیار داشته باشد -که هر دو هم هنگفتند- که به یکی از آنها نظارت شود و به دیگری نظارت نشود، خود باعث ایجاد انگیزه برای دولت می شود که (به هر طریق ممکن ) منابع مالی را به سمت بودجه ای سوق دهد که نظارتی بر آن متوجه نیست. دعوای دولت و مجلس بر سر میزان کل میزان یارانه ها (20 یا 40 هزار میلیارد تومان) را یادتان هست؟ دولت اصرار داشت که بودجه یارانه ها بیشتر باشد. یا ممکن است که (مثلا به دلایل سیاسی ) بخشی از دولت بخواهد پول بیشتری به افراد پرداخت کند. شک نکنید که بخشی از دولت (که سعی در جذب قسمتی از این پول را دارد) سعی خواهد کرد که سهم افراد را کم کند.
مثال 3، انگیزه سازمانها: توانیر یا شرکت گاز را در نظر بگیرید. اگر قرار باشد قیمتها به اصطلاح واقعی شود، منافع این شرکتها ایجاب می کند که قیمتها به حدی برسد که درآمدشان را حداکثر کند. بنابراین این شرکتها این انگیزه را خواهند داشت که هزینه های خود را زیاد نشان دهند و در حقیقت هزینه تراشی هم بکنند.
داخل پرانتز: یک بار وقتی که در راه رفتن به کلاس به رادیو (رادیویی در امریکا)گوش می کردم مجری رادیو این سوال را مطرح کرد که آیا می دانید کدام شرکت بهترین بیمه را برای کارمندانش مهیا می کند؟ به محض شنیدن سوال، من می دانستم که جواب باید یک شرکت به اصطلاح utility provider (شرکت آب یا برق یا گاز یا کابل تلویزیونی) باشد. دلیلش این است که حتی در امریکا، این گونه شرکتها هزینه تراشی می کنند. جواب سوال شرکت امریکن الکتریک پاور بود که حتی هزینه بیمه گربه کارمندانش را می پردازد.
نتیجه آنکه، اگر تعیین کننده قیمت کالاهایی مانند آب، گاز، وبرق، سازمان های دولتی مسئول تولید این کالاها باشند، این سازمانها مردم را بیش از حد شارژ خواهند کرد. دولت و مجلس هم، برای مقابله، به سیستم قیمت گذاری متوسل خواهند شد که در واقع عامل ایجاد سیستم یارانه ای در ایران بوده است. (مگر اینکه به اندازه کافی عاقل باشند و از تجربه کشورهای دیگر در زمینه تنظیم بازارهای کالاهایی مانند برق و آب و گاز بدرستی استفاده کنند).
انگیزه های دیگری هم هست که مهمند. مثلا می توانید افراد بسیار فقیری را تصور کنید که یارانه زیادی مصرف نمی کنند (ماشین ندارند...) این افراد خواهان پرداخت مستقیم و بیشتر خواهند بود. صاحبان شرکتهای انرژی بر خواهان تاخیر در اجرا خواهند شد....
عدم توجه به این انگیزه ها و منافع می تواند کل طرح را از بین ببرد و یا با مشکلات بزرگی مواجه کند.
۲ نظر:
فید وبلاگت را در فیدریدر سایت روزنامه نگار آزاد قرار دادم . زنده باشی
سلام، یک بار دیگر دولت برای کشورهای عرب پول میفرسته در حالیکه خود ما یه لقمه نون حلال را با هزار بدبختی گیرمون میاد. آقایان فکر میکنند با کمک به کشورهای دیگر اینها با ما همگام میشوند یادشون رفته به بسنیا کمک کردند به آفریقا کمک کردند و هر دو اینها بر علیه ما در سازمان ملل رای دادند.ما باید احمق باشیم که فکر کنیم با کمک به این کشورها اینها همه شیعه میشند. به ما چه ربطیداره لیبی چه خاکی تو سر خودش میریزه. ملت ایران را باید دریابم نه یک سری عرب ملخ خور.
ارسال یک نظر