در خبرها آمده بود که پنجاهمین مجمع عمومی بانک مرکزی به ریاست ريیسجمهور برگزار شد. برگزاری مجمع عمومی بانک مرکزی به ریاست رییس جمهور تنها نشان دهنده عقب ماندگی سیستم ها و مکانیزمهای تصمیم گیری در ایران است. چرا؟ دلیل این است که در ادبیات اقتصاد کلان، این موضوع ساده پذیرفته شده است که سیاست های پولی باید مستقل از سیاست های مالی اتخاذ شوند. بانک مرکزی هر کشور محل اتخاذ سیاست های پولی است. دولت سیاست های مالی را تعیین می کند. اینکه رییس دولت در مجمع بانک مرکزی حضور پیدا می کند، به این دلیل که هیچ تصمیمی بدون رای و نظر او ممکن نخواهد بود، خود نکوهیده است. (دقت کنید که من به هیچ وجه در این نوشته قصد اظهار نظر سیاسی ندارم. رییس جمهور، هر که باشد احمدی نژاد یا خاتمی، نباید در بانک مرکزی حضور پیدا کند.)
بانک مرکزی، در تمامی کشورهای پیشرفته، مستقل از دستگاه سیاسی عمل می کند و سیاست های پولی را بر اساس برداشت خود از وضعیت اقتصادی وضع می کند. فدرال رزرو (بانک مرکزی امریکا) تصمیماتش را کاملا مستقل از دولت می گیرد. تنها کاری که رییس فدرال رزرو می کند آن است که گزارشی از وضعیت اقتصادی را به رییس جمهور و کنگره می دهد. همین. دستور نمی گیرد. آخرین باری که یک رییس جمهور امریکا از بانک مرکزی چیزی خواست به سال 1991 برمی گردد که در آن جرج بوش (پدر) در حضور آلن گرینسپن (رییس وقت فدرال رزرو) درخواست کرد که نرخ بهره همین الان باید پایین بیاید. که البته بانک مرکزی کار خودش را کرد و از آن سخنرانی به بدی یاد می شود.
بانک مرکزی اروپا هم مستقل از دولتها عمل می کند. بانک مرکزی ژاپن هم مستقل است. درجه استقلال بانک های مرکزی، البته متفاوت است. اما به نسبت آنچه در ایران می بینیم همگی آنها مستقل از دولت باید تلقی شوند.
چرا بانک مرکزی باید مستقل باشد؟ به دلیل اینکه در کوتاه مدت و گه گاهی، ارتباط مثبتی در اقتصاد یک کشور بین سیاست های پولی انبساطی (بخوانید چاپ پول، گر چه سیاست های پولی بسیار پیچیده تر از چاپ ساده پولند) و رشد وجود دارد. چاپ پول به دولت اجازه ولخرجی (در کوتاه مدت)می دهد. اما این سیاست در میان مدت (دو سه سال) باعث تورمی می شود که مادر نیمی از تمام امراض اقتصادی است. به همین دلیل و به دلایل دیگر، دست دولت بایستی از سیاست های پولی کوتاه شود.
پ. ن. البته طراحی بانک مرکزی که مستقل از دولت باشد کار هر کسی نیست. با این برنامه ریزانی که الان مشغول برنامه ریزی هستند امیدی به اصلاح صحیح امور نمی رود. برنامه پنجم را اگر بخوانید می فهمید که چه می گویم. من فقط بخش اقتصادیش را خوانده ام. دلم می خواست که این برنامه حداقل کیفیتی را داشت که می شد حداقل گفت کجایش درست و کجایش غلط است. به هر حال این برنامه تغییری در سیاست های اقتصادی چند سال گذشته که بر اساس بداهه فکرهای اقتصادی آقایان است ایجاد نمیکند.
بانک مرکزی، در تمامی کشورهای پیشرفته، مستقل از دستگاه سیاسی عمل می کند و سیاست های پولی را بر اساس برداشت خود از وضعیت اقتصادی وضع می کند. فدرال رزرو (بانک مرکزی امریکا) تصمیماتش را کاملا مستقل از دولت می گیرد. تنها کاری که رییس فدرال رزرو می کند آن است که گزارشی از وضعیت اقتصادی را به رییس جمهور و کنگره می دهد. همین. دستور نمی گیرد. آخرین باری که یک رییس جمهور امریکا از بانک مرکزی چیزی خواست به سال 1991 برمی گردد که در آن جرج بوش (پدر) در حضور آلن گرینسپن (رییس وقت فدرال رزرو) درخواست کرد که نرخ بهره همین الان باید پایین بیاید. که البته بانک مرکزی کار خودش را کرد و از آن سخنرانی به بدی یاد می شود.
بانک مرکزی اروپا هم مستقل از دولتها عمل می کند. بانک مرکزی ژاپن هم مستقل است. درجه استقلال بانک های مرکزی، البته متفاوت است. اما به نسبت آنچه در ایران می بینیم همگی آنها مستقل از دولت باید تلقی شوند.
چرا بانک مرکزی باید مستقل باشد؟ به دلیل اینکه در کوتاه مدت و گه گاهی، ارتباط مثبتی در اقتصاد یک کشور بین سیاست های پولی انبساطی (بخوانید چاپ پول، گر چه سیاست های پولی بسیار پیچیده تر از چاپ ساده پولند) و رشد وجود دارد. چاپ پول به دولت اجازه ولخرجی (در کوتاه مدت)می دهد. اما این سیاست در میان مدت (دو سه سال) باعث تورمی می شود که مادر نیمی از تمام امراض اقتصادی است. به همین دلیل و به دلایل دیگر، دست دولت بایستی از سیاست های پولی کوتاه شود.
پ. ن. البته طراحی بانک مرکزی که مستقل از دولت باشد کار هر کسی نیست. با این برنامه ریزانی که الان مشغول برنامه ریزی هستند امیدی به اصلاح صحیح امور نمی رود. برنامه پنجم را اگر بخوانید می فهمید که چه می گویم. من فقط بخش اقتصادیش را خوانده ام. دلم می خواست که این برنامه حداقل کیفیتی را داشت که می شد حداقل گفت کجایش درست و کجایش غلط است. به هر حال این برنامه تغییری در سیاست های اقتصادی چند سال گذشته که بر اساس بداهه فکرهای اقتصادی آقایان است ایجاد نمیکند.
۲ نظر:
سلام
به نظر شما ادامه برنامه ریزی های دولتی 5 ساله برای اقتصاد در ایران هنوز لازم است؟
شما اطلاع دارید که این نوع برنامه ریزی مدتهاست که از نظام برنامه ریزی کشورهای توسعه یافته خارج شده.
اگر اشتباه نکنم این برنامه ریزی بعد از جنگ جهانی دوم شروع شد و در دهه هفتاد و همزمان با افول سوسیالیسم به تدریج حذف شد
پویا:
نه. نیمی از برنامه های 5 ساله ما اصلا هیچ اجرا نشده اند.
من موافقم که هر رئیس جمهور بعد از انتخاب برنامه های خودش را اجرا کند.
ارسال یک نظر