۱۳۸۹ فروردین ۲۲, یکشنبه

پیامد قانون یارانه ها: تورم؟ رکود؟ یا هیچکدام

درباره تاثیر قانون یارانه ها (و قبل از آن آزادسازی قیمت های انرژی ) بر اقتصاد ایران مطالب بسیاری نوشته شده است. بعضی از مطالب عمیقند و بسیاری از آنها سطحی. نگرانی درباره تورم نقطه مشترک بسیاری از این نوشته هاست. دامنه پیش بینی تورم حاصل از این قانون هم جالب است. از 68 درصد مرکز پژوهشها، تا 32 درصد بانک جهانی، و حدود 15 درصد که پیش بینی بانک مرکزی است. بعضی هم نگران رکودند. مثلا اخیرا آقای توکلی گفته است که به نظر او رکود در سال 1389 قطعی است.

اینگونه پیش بینی ها -حداقل به نظر من- بیشتر منعکس کننده دیدگاه سیاسی افراد است تا بررسی جدی اقتصادی. جای تاسف بسیار است که در ایران نهادی مشابه دفتر بودجه کنگره (Congressional Budget Office) معروف به CBO یا فدرال رزرو وجود ندارد که تحلیل های اقتصادیش فصل الخطاب همه باشد. اکثریت قریب به اتفاق اعضای هر دو جناح در امریکا (و به رغم اختلافات شدید بر روی مسائل اقتصادی) به مطالعات CBO و فدرال رزرو استناد می کنند و کمتر کسی مطالعات این نهادها را زیر سوال می برد.

با این مقدمه، می رویم به سراغ تحلیل غیر علمی و شهودی من از پیامد قانون یارانه ها. چرا غیرعلمی؟ به این دلیل که تحلیل علمی و اقتصادی تاثیر یارانه ها بر اقتصاد ایران نیاز به اعداد و مدل و اطلاعاتی دارد که خارج از دسترس و حوصله من است. و اما تحلیل:

تورم حاصل از اجرای یارانه ها، حتی در صورتی که احمدی نژآد موفق شود 35 هزار میلیارد تومان درخواستیش را از مجلس بگیرد قطعا کمتر از 68 درصد است. تولید داخلی ایران در سال 1389 حول و حوش 500 هزارمیلیارد تومان خواهد بود و مخارج 20 تا 35 هزار میلیارد تومانی این قانون که قرار است از افزایش قیمت کالا حاصل شود به هیچ وجه نمی تواند مثلا اضافه تورمی 68 درصدی ایجاد کند. حدس من اضافه تورمی بین 10 تا 25 درصد است. توجه به این نکته لازم است که تورم در ایران، بیش از هر چیز دیگری، حاصل سیاست های پولی است. سیاست های پولی هم در ایران (متاسفانه) تابعی از سیاستهای مالی است. بودجه پیشنهادی دولت (که مجلس هم آنرا تصویب کرده است) حاکی از پیش گرفتن سیاستهای انبساط شدید مالی توسط دولت و مجلس است. به اعتقاد من، تورم حاصل از بی انضباطی مالی دولت (که نتیجه آن سیاست انبساطی شدید پولی است) به مراتب مهمتر و باعث زیان های دراز مدت بسیار بیشتری نسبت به تورمی کوتاه مدت است که در نتیجه واقعی کردن قیمت های انرژی ایجاد می شود. تورم حاصل از واقعی کردن قیمتهای انرژی پس از چند سال به صفر میل می کند اما تورم ناشی از بی انضباطی دولت می تواند دائمی باشد.

آیا قانون رایانه ها باعث رکود خواهد شد؟ جواب به این سوال آسان نیست. بعضی از بخشهای اقتصاد (که بخش های انرژی برهستند)در کوتاه مدت دچار مشکل خواهند شد. رکود در بخشهایی مانند حمل مسافر، تولید آجر ... قطعی است. بخش هایی از اقتصاد هم از این تغییرات نفع می برند. یک مشکل اقتصاد ایران این است که اقتصادی کم انعطاف است. بنابراین دور از ذهن نیست که این اقتصاد تغییرات در قیمتهای نسبی را به راحتی تحمل نکند. در دراز مدت اما، تغییرات نسبی در قیمت ها باعث انتخاب بهتر توسط تولید کننده و مصرف کننده و در نهایت رشد بیشتر اقتصادی خواهد شد. البته (در کوتاه مدت) انتخابی (به قول خارجی ها ترید آف) بین تورم بیشتر و رکود وجود دارد که دولت با انتخاب سیاستهای انبساطی مالی و پولی عملا تورم را بر رکود ترجیح داده است گر چه چنین چیزی را مدعی نیست.

در مجموع تصورمن آن است که اصلاح قیمت یارانه ها در کوتاه مدت (دو تا سه سال) به ضرر اقتصاد و در درازمدت به نفع اقتصاد است. البته نباید تصور کرد که همه مردم به یک نسبت از این قانون ضرر کنند و یا سود ببرند. نفع و ضرر هر فرد و بنگاه به فاکتورهای مختلفی بستگی دارد که از حوصله این نوشته کوتاه خارج است.








۷ نظر:

Unknown گفت...

سلام
اولا بسیاری از اقلامی که یارانه دارند بیش از 50% یارانه به اونها تعلق گرفته، که این یعنی اینها که جز ما یحتاج روزانه مردم هم هستند بیش از 50% گرون می شوند. اما مساله اینجاست که میلا گرون شدند انرژی و بسیاری از اقلام فوق منجر به گرانی در همه چیز می شود. مثلا بالا رفتن قیمت حمل و نقل یعنی کلیه مثلا مراحل تولید مرغ هم گرون میشه (حمل دانه، گرم کردن مرغداری، حمل مرغ به مغازه) و از طرفی افرادی که شغل آزاد دارند مثل مغازه دارها برای اینکه محارج زندگی خودشون رو تامین کنند مجبور به افزایش قیمتها (علاوه بر افزایش قیمت اولیه اقلام) هستند که این باز یعنی تورم بیشتر. با توجه به اینکه همین الان بدون این تشریفات ما حدود 20% تورم داریم و حذف سوبسید 50% یعنی تورمی برابر 100% در اقلام سوبسیدی + تورم ثانویه + تورم جاری. که البته با توجه به کم شدن در آمد ها قیمت اقلامی مثل مسکن کاهش پیدا می کنه که این یعنی بالانس کردن مقدار تورم. ولی باز هم تورم یک تورم بین 50-100% حتمی است. این هم از تحلیل غیر علمی ما.
نکته جالب اینه که این جناب ا.ن. میگه یکی از اهداف این طرح اینه که صرفه جویی بشه و مصرف کم بشه. که این یعنی مردم کمتر بخوردند، کمتر حرج کنند و ... یعنی رفاه مردم کاهش پیدا کنه. یعنی این آقا تنها رییس دولتی هست که رسما می آد تو تلوزیون میگه ما می خوایم قیمتهای رو افزایش بدیم که رفاه ملت رو کم کنیم.

پویا گفت...

سلام
اولا بانک جهانی و صندوق بین المللی پول 4 شرط زیر رو پیش شرط اجرای هدفمند کردن یارانه ها دونستند:
1)رشد اقتصادی بالا
2)تورم کم
3)نظام تامین اجتماعی کارامد و فراگیر
4)سرمایه اجتماعی و سیاسی بالا در جامعه
و من اضافه میکنم که یک دولت منضبط که بتونه قانون مصوب رو به درستی اجرا کنه.
حالا شما کلاه خودت رو قاضی کن ببین این شروط چقدر مهیا هستند؟
در ضمن من نمیدونم شما چطور حکم به کفایت این دولت میدید !
این دولت فقط تو یه چیز کفایت داره : گند زدن به همه چی به نحو احسن !
و در پایان بذار من یه پیش بینی سیاسی - اقتصادی بکنم:
اگر این قانون اجرا بشه , وسط راه متوقف میشه !
احتمالا با حکم حکومتی آقا !
بطور علنی یا غیر علنی(از طرف مجلس)
موفق باشی...

ناشناس گفت...

پژمان:

اگه فرض کنیم که دولت نقدینگی رو در جامعه تغییر نده، حتی در صورتیکه قیمت های همه کالاهای یارانه ای رو اضافه کنه هم تورم قابل توجهی نخواهیم داشت. دلیلش اینه که پول کافی برای خرید همه این کالاها در جامعه موجود نخواهد بود. گرونی این کالاها باعث خواهد شد که مردم کالاهای دیگری رو که یارانه ای نیستند کمتر بخرند. و در اون بخشها رکود ایجاد خواهد شد.
توجه کنید که دولت در حال افزایش نقدینگی هست.

ناشناس گفت...

پویا:

معنی فرض قوی اینه که این فرض از واقعیت دوره. نه اینکه برعکس!

پویا گفت...

سلام
حق با شماست
اشتباه از من بود
اما بیشتر به این دلیل بود که این معنی از "قوی" در پس زمینه آمار و احتمال در ذهنم ثبت شده بود و اینجا بحث اقتصاد بود و ذهنم عمل نکرد !
موفق باشی...

مهدي گفت...

ببخشيد وسط بحث. من البته هميشه مطالب شما را مي‌خوانم و البته چيزهايي ياد مي‌گيرم. ابتداي پاراگراف يكي مونده به آخر شما هم يارانه را رايانه نوشتيد و البته اشتباه چندان بزرگي هم نيست نه از جانب شما نه خطيب نماز جمعه تهران. مهم درك درست پيدا كردن از اتفاقيه كه قراره بيفته. ممنون كه تا همين مقدار هم به عنوان يك متخصص توضيح مي‌دهيد

cassandan گفت...

سلام طبق گفته‌های آقای مهندس احمد علی‌ هراتی نیک‌ صنایع فولاد، بزودی کارخانه‌های ذوب آهن باید درشون را ببندند زیرا دولت نرخ برق را برای کارخانه‌ها بالا برده است، و ما بهیچ وجه با آهن آلات وارد شده نمیتوانیم رقابت کنیم. ما اگر کوره‌های بهتری داشتیم بهترین آهن دنیا را میتونستیم تولید کنیم. اما متأسفانه همینطور که آقای هراتی نیک‌ گفته ما بخاطر لج کردن دولت با دنیا و تحریم‌های مختلفه، آهن را با هزینهٔ خیلی بالا تولید می‌‌کمنیم. بهترین نفت را داریم ولی‌ نمیتونیم تصفیه کنیم. بهترین سنگ آهن را هم داریم ولی‌ باید از خارج آهن بیاوریم .