واقعا دلم خنک می شه اگه چند روز دیگه بیدار شم و خبر کنند که آکادمی علوم سلطنتی سوئد اعلام کرده که ببخشید اقتصاددونها، ولی به دلیل اینکه در زمانی که اقتصاد دنیا در حال سقوط بود شما عاجز از پیش بینی بودید و اجازه دادید که این بلا سر این همه مردم بیاد و به دلیل اینکه در زمانی که باید همت می کردید که از این فاجعه جلوگیری بشه داشتید به سوراخ سمبه های تئوری بازیها و اقتصاد رفتاری ور می رفتید و هنوز هم نمی تونید واقعا بگید که چه بلایی سر همه ما اومده، ما تصمیم گرفتیم که جائزه نوبل اقتصاد رو به هیچ کس ندیم....آی حال می کنم و آی می خندم.
پ. ن. یه عده می گن که پیش بینی این واقعه خارج از توان علم اقتصاده و اساس حرفشون بر پایه تئوری بازارهای کارآمد هستش. من کاملا باهاشون مخالفم و دلیلش اینه که حد اقل دو نفر این بحران رو پیش بینی کردند. یکی روبینی از دانشگاه نیویورک و دیگری شیلر از دانشگاه شیکاگو. اما این دو نفر هم اونقدر شاخص نیستند که نوبل بگیرند.
پ. ن. یه عده می گن که پیش بینی این واقعه خارج از توان علم اقتصاده و اساس حرفشون بر پایه تئوری بازارهای کارآمد هستش. من کاملا باهاشون مخالفم و دلیلش اینه که حد اقل دو نفر این بحران رو پیش بینی کردند. یکی روبینی از دانشگاه نیویورک و دیگری شیلر از دانشگاه شیکاگو. اما این دو نفر هم اونقدر شاخص نیستند که نوبل بگیرند.
۱۵ نظر:
مگه روبینی رفته دانشگاه کلمبیا؟؟؟
I meant NewYork, thanks
روبینی از ۸ تا بحران اخیر ۱۰ تاشو پیش بینی کرده!
این که هنر نیست! اگر یه نفر هر روز که از خواب پا میشه پیشبینی کنه که امروز بارون میآد بالاخره یه روز پیش بینیش درست از آب درمیاد. ولی این رو اسمش رو پیش بینی نمیذارند.
روزبه:
کاملا درسته. اگه هر روز بگی بارون می یاد بالاخره یک روز پیش بینی ات درست در می یاد. اما با نگاه کردن به نوع پیش بینی افراد می شه گفت که این پیش بینی از چه جنسی هست. مثلا فریدمن هم پیش بینی می کرد که مداخله مداوم بانک مرکزی در بازار باعث عمیق شدن شوکها می شه و باعث می شه که بالاخره بازار یک جایی سقوط کنه که بحران اخیر رو می شه به اون نظرش ربط داد. اگه یک پیش بینی با جزيیات باشه اونوقت می شه قضاوت خوبی داشت که پیش بینی فقط از جنس بارونه یا در خودش یک نوع عمقی داره.
مخالفم!
این چه انتظاریه که از اقتصاددانها دارید؟ پس چرا هیچ کس پزشکها رو به خاطر عدم توانایی در پیشبینی، پیشگیری و لااقل درمان آنفولانزا ملامت نمیکنه؟ چرا کسی اونها رو به خاطر این که نمیتونن جلوی این همه سرطان و بیماری رو بگیرند یا زمان اونها رو پیشبینی کنند توبیخ نمیکنه؟ و چرا سعی میکنید اقتصاد رو از نظر قدرت پیشبینی با فیزیک و مهندسی مقایسه کنید؟ و چرا فکر میکنید که این بلاها که سر مردم اومده تقصیره اقتصاددانهاست و نه سیاستمدارها؟!!
اگه دوست داشتید این نامه سرگشاده دیوید لوین به کورگمن که در همین مورده رو بخونید، ایدههای جالبی داره:
http://www.huffingtonpost.com/david-k-levine/an-open-letter-to-paul-kr_b_289768.html
يعني چه؟!! چرا نبايد جايزه بدهند؟
به باراك اوباما و بقيه كه تا حالا جايزه صلح نوبل دادند مگر صلح را برقرار كرده اند؟ با نظر امير هم موافقم
به امیر:
نامه دیوید لوین و مقاله کروگمن رو خوندم. به نظر من هر دو این نوشته ها کاملا بر اساس ایدولوژی نوشته شده و کمتر به اونها می شه علمی گفت. کروگمن که اصلا اکثر نامه هاش سیاسی شده این روزها و اونهایی هم که جواب می دن به همین مشکل دچار شدند.
ممنون به هر حال، من نظرم همون که گفتم.
آیدین:
فکر می کنم که کمیته نوبل با نظر شما موافق هست . ولی من بر همون نظرم.
حالا شما كلان خوانده ها ناتوان از پيش بيني ركود اقتصادي بوده ايد چرا كاسه كوزه ها را سر خردكارها مي شكني :)
فرشاد:
خردی هام نشستن سر جاشون هی می گن بازار کارآمد، بازار کارآمد. بحث های اونهام بیشتر ایدولوژیک شده. تا زمانی که بحث ها برنگرده به حالت علمی و از این حالت ایدولوژیک خارج نشه همین گرفتاری ها هست. بنابراین این جایزه نوبل رو بایست یک مدت تعطیل کنند.
که نمی کنند و امروز هم دادن به ویلیامسون. من اون کتاب معروف ویلیامسون رو سالها پیش خونده بودم. اما اون یک اورسون یا هر چی رو اصلا نمی شناسم.
هيچي تا اونجا كه من فهميدم امسال براي تنبيه اقتصاد دانها به همان دلايلي كه تو گفتي نصف جايزه را دادن به يك نفر كه عملا خيلي اقتصاددان (حداقل به معنايي كه اكثر اقتصاددانها مي گن) نيست. يعني اگر باز هم گاف بديد سال ديگه همه اش را مي دهيم به غير اقتصاددانها.
ضمنا جالب اينه اولين زني كه جايزه نوبل اقتصاد را برد، اقتصاد دان (دوباره به همون معناي قبلي) نيست. جدي چرا بين اقتصاددانهاي خيلي مطرح اينقدر كم زن هست، البته به نسبت بقيه رشته ها.
فرشاد:
کاملا درسته. یعنی اینکه کمیته نوبل وبلاگ من رو قبل از اعلام جایزه خونده و تو تصمیمشون تاثیر گذاشته:))
FYI
http://thebrowser.com/books/interviews/economic-theory-and-financial-crisis-eric-maskin
مرسی روزبه،
جالب بود.
به امیر:
کی گفته پزشکها (بیولوژیستها) را به خاطر عدم توانایی در حل مشکلات واقعی توبیخ نمی کنن؟ اگه یکم با فیلد آشنا تر باشید می بینید که منابع مالی (چه از طرف دولت، چه بنیاد های مردمی) مقداری تخصصی تر شده و فشارهایی داره به علوم پایه زیستی وارد می شه که قبلا سابقه نداشته. مثال بامزه اش کمپین stand up to cancer هست که پارسال مقدار زیادی پول جمع کرد (ظرف مدت خیلی کوتاهی) ولی به جای اینکه مثل همیشه به دانشگاه ها اعتماد کنه، خودش تیم ستاره ها از محققین معروف جاهای مختلف را مستقیم ساپورت می کنه تا روی موضوعات خیلی مشخص تحقیق کنن و نتیجه بگیرن.
دیدگاهی که حجت داره می ده فقط نظر اون نیست و یه مساله واقعیه که گریبان همه فیلد ها را گرفته. چند هفته قبل هم در ارتباط با نظر یک نماینده سنا در مورد تامین مالی گرنتهای علوم سیاسی توسط NSF همچین صحبتهایی رو اومد.
برداشت من از نوشته حجت این نبود که تقصیر اقتصاد دان هاست. ولی به نظر شخصی من ایراد خیلی واردیه که بگیم بخش بزرگی از بدنه علمی اقتصاد فعلا کارش یکی از این دوچیزه:
- مدل سازی و توجیه پس نگر وضعیت موجود
- بررسیهای فوقالعاده دقیق و جزئی که بسیار از دنیای خارج دور شده (که بازهم در همون دایره وضعیت کلی موجود قرار داره)
ارسال یک نظر