فیلم همه مردان شاه "All the King's Men" با همین عبارت "تو رای نمی دهی پس مهم نیستی" یا "if you don't vote, you don't matter" شروع می شود. آیا این عبارت کاربردی در ایران ما هم دارد؟ به نظر من جواب این سوال کاملا مثبت است. چرا؟ جواب به شرح زیر است:
مکانیسم رای دادن در ایران را در نظر بگیرید: از نظر رای دهندگان، ظاهر قضیه این است که بین همین کاندیداهای موجود و تایید شده، یک رای دهنده حق دارد که به یکی رای دهد یا رای ندهد. از نظر رای گیرندگان یا همان کاندیداها، راه رای گرفتن (از میزان کافی از مردم برای انتخاب شدن) آن است که نظر اکثریت مردم را در مورد مسائل گوناگون بدانند و در تبلیغات انتخاباتی خود لحاظ کنند. مثلا اگر اکثریت مردم توزیع ثروت نفت می خواهند کاندیداها همان را شعار می کنند. چندان مهم هم نیست که فیلتر شورای نگهبانی وجود دارد، همین که کاندیداها برای جلب نظر مردم شروع به تبلیغات و رقابت کنند کافیست که کاندیداها را مجبور کند که خواست اکثریت مردم را بیان کنند.
حال گروهی از مردم را در نظر بگیرید که به هر جهت تصمیم گرفته اند که رای ندهند. هیچ کاندیدایی خود را ملزم به این نخواهد دید که برای جلب نظر این گروه، خواستها و نظرات آنان را در شعارهای خود منعکس کند. این گروه به دلیل اینکه تصمیم گرفته است که از فرایند رای گیری به کنار بماند خود را بی اهمیت کرده است.
حرفهایی از قبیل اینکه اگر رای دهیم نظام (یا رژیم یا هر چه که می خواهید اسم آن را بگذارید) تقویت می شود هم هیچ اعتباری ندارند. با صرف رای دادن نه نظام تقویت می شود و نه تضعیف. اگر شما مثلا اصولگرا باشید بیشتر دوست دارید که اصولگراها رای بدهند و اصلاح طلب ها رای ندهند. اگر گفتن اینکه رای دادن تقویت نظام است باعث دلسردی عده ای از اصلاح طلب ها به رای دادن شود شما همین را هم خواهید گفت تا آنها را از رای دادن دلسرد کنید و شانس کاندید خود را اضافه کنید. برعکس قضیه هم ممکن است.
خود کاندیداها هم البته مهمند، از دید رای دهندگان و به قول امریکاییها، کاندیدا باید presidential material باشد به عبارت خودمانی باید قد و قواره رئیس جمهور را داشته باشند. این ویژگی را مثلا معین در دور قبل نداشت.
مکانیسم رای دادن در ایران را در نظر بگیرید: از نظر رای دهندگان، ظاهر قضیه این است که بین همین کاندیداهای موجود و تایید شده، یک رای دهنده حق دارد که به یکی رای دهد یا رای ندهد. از نظر رای گیرندگان یا همان کاندیداها، راه رای گرفتن (از میزان کافی از مردم برای انتخاب شدن) آن است که نظر اکثریت مردم را در مورد مسائل گوناگون بدانند و در تبلیغات انتخاباتی خود لحاظ کنند. مثلا اگر اکثریت مردم توزیع ثروت نفت می خواهند کاندیداها همان را شعار می کنند. چندان مهم هم نیست که فیلتر شورای نگهبانی وجود دارد، همین که کاندیداها برای جلب نظر مردم شروع به تبلیغات و رقابت کنند کافیست که کاندیداها را مجبور کند که خواست اکثریت مردم را بیان کنند.
حال گروهی از مردم را در نظر بگیرید که به هر جهت تصمیم گرفته اند که رای ندهند. هیچ کاندیدایی خود را ملزم به این نخواهد دید که برای جلب نظر این گروه، خواستها و نظرات آنان را در شعارهای خود منعکس کند. این گروه به دلیل اینکه تصمیم گرفته است که از فرایند رای گیری به کنار بماند خود را بی اهمیت کرده است.
حرفهایی از قبیل اینکه اگر رای دهیم نظام (یا رژیم یا هر چه که می خواهید اسم آن را بگذارید) تقویت می شود هم هیچ اعتباری ندارند. با صرف رای دادن نه نظام تقویت می شود و نه تضعیف. اگر شما مثلا اصولگرا باشید بیشتر دوست دارید که اصولگراها رای بدهند و اصلاح طلب ها رای ندهند. اگر گفتن اینکه رای دادن تقویت نظام است باعث دلسردی عده ای از اصلاح طلب ها به رای دادن شود شما همین را هم خواهید گفت تا آنها را از رای دادن دلسرد کنید و شانس کاندید خود را اضافه کنید. برعکس قضیه هم ممکن است.
خود کاندیداها هم البته مهمند، از دید رای دهندگان و به قول امریکاییها، کاندیدا باید presidential material باشد به عبارت خودمانی باید قد و قواره رئیس جمهور را داشته باشند. این ویژگی را مثلا معین در دور قبل نداشت.
۹ نظر:
have you seen 5friendsvote? its very interesting.http://www.youtube.com/watch?v=0vtHwWReGU0
ممنون از لینک
جالب بود. توجه به تفاوت اولویت های امریکاییها و ایرانیها هم جالبه.
نه اقتصاد دانه جديد.
من همه هستم كه وقتي راي ندادم، احمدينژاد اومد. من اونقدر مهم هستم كه اين مقاله نوشته شد. من اونقدر مهم هستم كه مشروعيت رژيم رو تأييد نميكنم. من رأي نميدم پس هستم. خودم رو نفي نميكنم. شرايط موجود رو با راي ندادن نفي ميكنم. حضور حداكثري پاي صندوقهاي راي شكل رو عوض ميكنه نه ماهيت قانون اساسي ضد انساني رو. ماداميكه شرايط خفقانبار فراهمه امكان انتخابات گسترده با حضور همه نيروهاي سياسي فراهم نباشه اين انتحابات شكل درستي نخواهد داشت. ايندفعه فقط 4 نفر انتخاب شدن، دفعه بعد 2 نفر و 8 سال ديگه جز يك انتخاب، انتخاب ديگري نداري
سلام
یک سوال: میرحسین موسوی چطور می خواد هم اقتصاد ملی داشته باشیم هم تورم رو پایین نگه داره؟(ممکنه مثل ژاپن بشه که تورم نداره ولی کشور گرانیه؟)ممنونم می شم جواب بدین
کاش این وعده های اقتصادی که این کاندیداها میدن رو نقد و بررسی کنید.
یک اجازه:می شه برای چاپ این مطلب از شما اجازه بگیرم.با تشکر
با سلام به شما دوست عزیز
از شما دعوت میکنم به کمپین تلفنی «هر شهروند یک ستاد» بپیوندید. برای آشنایی با این کمپین متن زیر را مطالعه کرده و در صورت تمایل به دوست خودتان ایمیل کنید یا آن را در وبلاگ خود کپی کرده و از دوستانتان بخواهید که به این کمپین بپیوندند.
http://negaheno.wordpress.com/2009/05/24/kampein-tel-mir/
در ضمن مهم نیست طرفدار کروبی هستید یا میرحسین موسوی، این کمپین برای حمایت از هردو نامزد اصلاح طلب کارایی دارد و در انتخابات آمریکا جواب داده است.
با تشکر از همکاری شما
به ناشناس:
"من همه هستم كه وقتي راي ندادم، احمدينژاد اومد." موافقم. برای همین هست که می خواهم شما را قانع کنم که این دفعه رای بدهی. آنها که نمی خواهند رای بدهی همانند که می خواهند احمدی نژاد دوباره رئیس جمهور شود.
"شرايط موجود رو با راي ندادن نفي ميكنم." مخالفم دوست عزیز. رای ندادن شما از نظر من هیچ چیز را عوض نمی کند.
من نمی گویم که با رای دادن همه چیز درست می شود. با رای دادن می شود از سقوط بیشتر جلوگیری کرد.
به زهرا:
بله مطلب رو هر جا که می خواهید می تونید چاپ کنید. (حالا کجا چاپ می کنید:))
من با سیاستهای اقتصادی موسوی کاملا مخالفم. مسئله این هست که هیچ کدام از کاندیداها سیاست اقتصادی درستی را تعقیب نمی کنند. اما بعضی از آنها به تغییر بازترند و می توان امیدوار بود که ممکن است که در آینده راه درستی را انتخاب کنند. احمدی نژاد از نظر من به تغییر بسته است. امید وارم که انتخاب نشود.
من رای میدم ولی در عین رای دادن از کاندیدم پاسخگویی میخوام
من رای میدم ولی بخودم حق میدم که از کاندیدم سوال کنم و بخوام که به اشتباهات گذشته اش اعتراف کند و قول بدهد که دیگر انکار را تکرار نکند
من رای میدم ولی بخودم حق میدم از کاندید مورد نظرم انتقاد هم بکنم و بخوام که خودش رو بیشتر اصلا ح کنه
ولی....ولی
با این نوعی که طرفداران کروبی و موسوی از ایندو طرفداری میکنند و نمی زارن حتی یک سوال از شون بپرسیم.....با این نوعی که طرفدارهای کروبی و موسوی ایندو رو به عرش می رسونند و اشتباهاتشون رو لاپوشانی میکنند...با این نوع رفتار که بسیار شبیه به رفتار طرفداران احمدی نژاده ...من خوش بین نیستم و رای نمیدم
بله بقول شما شاید رای دادن نتیجه داشته باشه ولی تا وقتی از کسی که بهش رای میدم توقع نداشته باشیم...تا وقتیکه به خودمون و دیرگان اجازه پرسش از کاندید مورد نظرمون ندیم (به بهانه اینکه الان وقتش نیست)...با این وضع که کاندیداهای اصلاح طلب از زیر بار جوابگویی الان شانه خالی میکنند(اونمالان که هنوز انتخاب نشدن وخرشون از پل نکذشته)....تا این حالت برقراره نتیجه بازهم چیزی بهتر از احمدی نژاد نخواهد بود.....تا وقتی هر دوره به دوره توقعاتمون رو بالا نبریم از کاندیداها اونها هم تغییر نخواهند کرد....درست مثل زمان خاتمی...بهش رای دادیم ولی ازش نخواستیم واگر کسی هم ازش خواست و سوال کرد سریعا توسط طرفداران سرکوب شد و رانده شد
میگید فایده نداره؟؟...میگم چرا اتفاقا داره...مثالش جنبش زنان....اینقدر کوشش کرد و تلاش کرد وهزینه کرد و یک میلیون امضا و کمپینهای دیگر راه انداختند که الان متحجر ترین افراد در گذشته برای جلب نظرشون تبلیغ و قول وزیر زن در کابینه میدن
اتفاقا اینجوری که همه میگن عمل کردن و فقط هر 4 سال یکبار به فکر کشور افتادن ما رو به هیچ کجا نمی رسونه
ویادتون باشه جنبش زنان نه فقط در زمان خاتمی بلکه در زمان محمود به تلاشش ادامه داد تا الان نتیجه بگیره...و من کلاهم رو به احترام این گروه از سر بر میدارم
سلام اقتصاددانه عزيز
من همان ناشناسم كه نصيحتم كردي. ديدي من رأي ندادم و هويت خودم را حفظ كردم. ديدي چه بر سر رأي ملت آوردند. ديدي چگونه رأي را دزديدند؟ اين چه تحليلياست كه شما از اوضاع خفقان در ايران دارد؟ چطور انتظار داريد اين حكومت كه نطفهاش بر دروغ و پا گذاشتن بر حرمت آدمي، لجنمال نمودن هويت او، فروپاشي آزادي و رهايي نهاده شده؛ به رأي همميهنان ايراني احترام نهد.
چطور انتظار داشتيد كه 2 خردادي ديگر رخ دهد. چطور انتظار داريد قشريترين لايهي يك جامعه به احترام همميهنان ايراني برخيزد و اريكهي حكومت را در اختيار او نهد. آيا او سرفراز از 2 خرداد بود كه اينك آنرا تكرار كند؟ براي 2 سال ديگر هم همين اوضاع پيش ميآيد (انتخابات مجلس)، 4 سال ديگر هم همينطور. 6 سال ديگر...
مردم رهبر ندارند. كروبي و موسوي جبونتر از آنند كه ماهيت رهبري داشته باشند. جنبش اجتماعي ايران بدون رهبري مانده است. آه كه ديگر فضاي ايراني جايي براي مويه است.
ارسال یک نظر