چند نکته درباره طلا:
طلا در شکل گیری تاریخ بشریت اهمیت زیادی دارد. قبل از اینکه پول به شکل امروزی آن رواج پیدا کند سکه های ضرب شده از طلا کار مبادله و تجارت را در میان آدمیان تسهیل می کرده است. تجارت آسانتر هم رفاه ورونق بیشتر می آورد. به همین دلیل هم هنوز عده ای تصور می کنند که داشتن طلای بیشتر به معنی رفاه است. در قدیم چنین بوده است به این دلیل که این فلز گرانبها مانند روغنی که حرکت مکانیکی را تسهیل می کند حرکت اقتصادی (تجارت) را آسانتر می کرده است. اکنون اما این فلز گرانبها نقش خود را به پول مدرن سپرده که پشتوانه اش اعتبار دولتهاست.
داستان طلا شاید از آن روزی شروع شده باشد که عاشقی، در پی یافتن راهی برای ابراز احساسات عشقولانه به معشوق خود، سنگ درخشانی را که در ته رودخانه یافته به قصد فریفتن به معشوق داده و در مقابل بوس میسر شده و کنار هم. به مرور زمان بقیه جوانان قبیله هم به ارزش! این سنگ درخشان پی برده اند. طلا اما بسیار کمیاب بوده است و فقط جوان اولی می دانسته که در کجا و چگونه می توان آن را یافت. مابقی جوانان مجبور بوده اند که در مقابل دریافت سنگ طلا از این جوان چیز با ارزشی مانند تخم مرغ یا ران یک گوسفند به او بدهند. ویژگی دیگر طلا این است که بسیار با دوام است. جوان دوراندیش دیگری که یک ران اضافه گوسفند داشته اما معشوقی نداشته، احتمالا دریافته است که اگر امروز ران اضافه گوسفند را با یک تکه سنگ درخشان عوض کند، فردا که معشوقش هست و گوسفندش نیست تکه سنگ درخشان را برای هدیه دادن خواهد داشت. اگر هم معشوقش نباشد تکه سنگ درخشان را با ران اضافه گوسفند جوانی دیگر مبادله خواهد کرد. ران گوسفند را نمی شد ذخیره کرد اما تکه سنگ درخشان را می شد. بدین ترتیب سنگ طلا وسیله مبادله شد.
تا اینجا سنگ طلا سه ویژگی داشت، با دوام بود (ارزش را ذخیره می کرد) کمیاب بود (ارزش آن به سادگی با عرضه فراوان از بین نمی رفت) و حداقل یک کاربرد باارزش داشت (ابراز احساسات عشقولانه). مشکلی که بود این بود که ارزش یک سنگ طلا به سادگی مشخص نمی شد. کسی پیدا شد که ناخالصی را از سنگ جدا کرد، شکل استانداردی به آن داد و روی آن عددی نوشت تا بقیه هم از میزان طلای آن مطلع باشند. بدین طریق وسیله ایده آل مبادله اختراع شد. دو مشکل بزرگ طلا و دیگر فلزات کمیاب باعث شد که پول کاغذی و سپس پول الکترونیکی جایگزین آنها شوند. یکی مشکل امنیت است (دنیایی را تصور کنید که در آن ایران برای خرید یک نیروگاه بایستی 40 تن طلا را به آلمان بفرستد.) و مشکل بزرگتر کمیابی طلاست که کنترل عرضه را غیرممکن می کند. کنترل عرضه به دو دلیل عمده مهم است یکی آنکه بدون کنترل عرضه اعمال سیاستهای پولی غیر ممکن است و دیگر آنکه (بدلیل آنکه قیمتها چسبندگی دارند) حجم پول بایستی به اندازه رشد اقصادی افزایش یابد و الا رکود ایجاد می شود. (یادآوری آنکه اقتصاددانها در موضوع طریقه اعمال سیاستهای پولی اختلاف نظرهای عمده ای دارند.) پول مدرن این دو مشکل را حل می کند و علاوه بر آن ویژگیهای سکه طلا را هم دارد: با دوام است، کمیاب است (بانک مرکزی عرضه آن را کنترل می کند) و حداقل یک کاربرد باارزش دارد(بدهی به دولت را می توان با آن پرداخت)؛ استاندارد است؛ و ارزش آن برای عموم معلوم. و لذا طلا آن اهمیت خارق العاده اقتصادی خود را از دست داده است.
- کل طلای استخراج شده در طول تاریخ در حدود 145000 تن است.
- ارزش این طلا معادل 4170 میلیارد دلار است. (یک اونس طلا= 900 دلار)
- در مقایسه ارزش بورس ایران حدود 50 میلیارد دلار است.
- ارزش کل بورسهای جهان در حدود 43600 میلیارد دلار است.
- تولید ناخالص داخلی امریکا 14000 میلیارد دلار است.
- بودجه دولت امریکا برای سال مالی آینده 3100 میلیارد دلار است.
- 19% این طلا در اختیار بانک های مرکزی است.
- ایران 65 تن ذخیره طلا دارد.
- امریکا 8133 تن، اروپا 11065 تن، (آلمان 3427، فرانسه 2892، ایتالیا 2451، و سوئیس 1290) ذخیره دارند.
- بیشتر ذخیره طلا امریکا در ایالت کنتاکی و در محلی به نام Fort Knoxنگهداری می شود.
- بسیاری از بانکهای مرکزی ذخیره طلای خود را در بانک مرکزی نیویورک در منهاتان نگه می دارند. اگر بانک مرکزی یک کشور مقداری طلا به کشور دیگر بفروشد کارمندان بانک مرکزی نیویورک آن طلا را از قسمت مربوط به آن کشور به قسمت مربوط به کشور خریدار منتقل می کنند.
طلا در شکل گیری تاریخ بشریت اهمیت زیادی دارد. قبل از اینکه پول به شکل امروزی آن رواج پیدا کند سکه های ضرب شده از طلا کار مبادله و تجارت را در میان آدمیان تسهیل می کرده است. تجارت آسانتر هم رفاه ورونق بیشتر می آورد. به همین دلیل هم هنوز عده ای تصور می کنند که داشتن طلای بیشتر به معنی رفاه است. در قدیم چنین بوده است به این دلیل که این فلز گرانبها مانند روغنی که حرکت مکانیکی را تسهیل می کند حرکت اقتصادی (تجارت) را آسانتر می کرده است. اکنون اما این فلز گرانبها نقش خود را به پول مدرن سپرده که پشتوانه اش اعتبار دولتهاست.
داستان طلا شاید از آن روزی شروع شده باشد که عاشقی، در پی یافتن راهی برای ابراز احساسات عشقولانه به معشوق خود، سنگ درخشانی را که در ته رودخانه یافته به قصد فریفتن به معشوق داده و در مقابل بوس میسر شده و کنار هم. به مرور زمان بقیه جوانان قبیله هم به ارزش! این سنگ درخشان پی برده اند. طلا اما بسیار کمیاب بوده است و فقط جوان اولی می دانسته که در کجا و چگونه می توان آن را یافت. مابقی جوانان مجبور بوده اند که در مقابل دریافت سنگ طلا از این جوان چیز با ارزشی مانند تخم مرغ یا ران یک گوسفند به او بدهند. ویژگی دیگر طلا این است که بسیار با دوام است. جوان دوراندیش دیگری که یک ران اضافه گوسفند داشته اما معشوقی نداشته، احتمالا دریافته است که اگر امروز ران اضافه گوسفند را با یک تکه سنگ درخشان عوض کند، فردا که معشوقش هست و گوسفندش نیست تکه سنگ درخشان را برای هدیه دادن خواهد داشت. اگر هم معشوقش نباشد تکه سنگ درخشان را با ران اضافه گوسفند جوانی دیگر مبادله خواهد کرد. ران گوسفند را نمی شد ذخیره کرد اما تکه سنگ درخشان را می شد. بدین ترتیب سنگ طلا وسیله مبادله شد.
تا اینجا سنگ طلا سه ویژگی داشت، با دوام بود (ارزش را ذخیره می کرد) کمیاب بود (ارزش آن به سادگی با عرضه فراوان از بین نمی رفت) و حداقل یک کاربرد باارزش داشت (ابراز احساسات عشقولانه). مشکلی که بود این بود که ارزش یک سنگ طلا به سادگی مشخص نمی شد. کسی پیدا شد که ناخالصی را از سنگ جدا کرد، شکل استانداردی به آن داد و روی آن عددی نوشت تا بقیه هم از میزان طلای آن مطلع باشند. بدین طریق وسیله ایده آل مبادله اختراع شد. دو مشکل بزرگ طلا و دیگر فلزات کمیاب باعث شد که پول کاغذی و سپس پول الکترونیکی جایگزین آنها شوند. یکی مشکل امنیت است (دنیایی را تصور کنید که در آن ایران برای خرید یک نیروگاه بایستی 40 تن طلا را به آلمان بفرستد.) و مشکل بزرگتر کمیابی طلاست که کنترل عرضه را غیرممکن می کند. کنترل عرضه به دو دلیل عمده مهم است یکی آنکه بدون کنترل عرضه اعمال سیاستهای پولی غیر ممکن است و دیگر آنکه (بدلیل آنکه قیمتها چسبندگی دارند) حجم پول بایستی به اندازه رشد اقصادی افزایش یابد و الا رکود ایجاد می شود. (یادآوری آنکه اقتصاددانها در موضوع طریقه اعمال سیاستهای پولی اختلاف نظرهای عمده ای دارند.) پول مدرن این دو مشکل را حل می کند و علاوه بر آن ویژگیهای سکه طلا را هم دارد: با دوام است، کمیاب است (بانک مرکزی عرضه آن را کنترل می کند) و حداقل یک کاربرد باارزش دارد(بدهی به دولت را می توان با آن پرداخت)؛ استاندارد است؛ و ارزش آن برای عموم معلوم. و لذا طلا آن اهمیت خارق العاده اقتصادی خود را از دست داده است.
۲ نظر:
با نظرت کاملاً موافقم
طلا، امروز دیگر آن ارزش خارق العاده خود را ندارد
ولی تو ایران میشه این کالا رو به شکل سکه خریداری کرد و منتظر نوسانات عجیب و غریب قیمت این کالا شد و از این نوسانات سود برد.
این پست رو تو قسمت پیوندهای روزانه وبلاگم میذارم.
ضمناً قبلاً لینکت هم کردم
به اينجا هم مي توانيد رجوع كنيد. راجع به تاريخچه سكه و طلاست(البته از اون جهت)
http://kalpa3.blogfa.com/post-18.aspx
ارسال یک نظر