درآمد ارزی یی که در هشت سال گذشته در اختیار دولت احمدی نژاد بوده است، به روایتی، بیش از درآمد ارزی کشور در 100 سال گذشته بوده است. با این درآمد، نبوغی می خواهد که اوضاع کشور را به شرایطی رساند که الان هست. همه اینها ناشی از جهان بینی اقتصادی سیاسی عجیب و غریبی بود که این تیم داشت. یکی از مهمترین اشتباهات این تیم، به واقع اصرار به ناسازگاری در جریان پرونده هسته ای بود. فرض هم این بود که آنها هیچ غلطی نمی توانند بکنند. یا انتقال پرونده ایران به شورای امنیت اصلا اهمیتی ندارد. کار را به آنجایی رساندند که الان هست و نیاز به توصیف ندارد.
آن تیم رفته است و پرونده هسته ای ایران، شاید برای اولین بار، در دست یک دیپلمات حرفه ای است که در همه جا به احترام از او یاد می شود. اما معکوس کردن ضربه ای که آقایان در آن هشت سال به سیاست خارجی ایران وارد کردند، بیش از همت یک دیپلمات حرفه ای را لازم دارد. یکی از مشکلات و دردسرهای رفتن پرونده ایران به شورای امنیت، تا آنجا که من آن را می فهمم، این است که، برای توافق، دیگر راضی کردن یک طرف کافی نیست. باید همه اعضای شورای امنیت را راضی کرد. همین است که گاگولی مانند فابیوس می تواند سرنوشت ایران را به هم بزند و از این طریق مثلا از عربستان امتیاز بگیرد. به عبارتی، تیم احمدی نژاد سرنوشت ایران را به دست امثال فابیوس و عربستانی ها سپرد. اگر پرونده در آژانس مانده بود هم توافق آسانتر بود و هم دست امثال عربستانی هایی که فقط از ایران و ایرانی متنفرند به سرنوشت ایران چنین باز نبود.
در شرایط کنونی، اگر هم توافق موقتی صورت بگیرد، وضعیت به هشت سال گذشته باز نمی گردد. فقط نفسی است برای اقتصاد و مردم ایران، در شرایطی که دست تحریم گلوی همه را می فشارد.
۶ نظر:
بسیار جالب
چرا شما عضو فیس بوک نمی شوید؟
من عضو هستم. چرا پرسیدید؟
درود
چون شما دیر به دیر مطلب مینویسید
اگر تو فیس بوک مطالب را منتشر میکنید انطوری دیگه نیاز به چک کردن وبلاگ نیست
راحتم شیر میشه
به هر حال من برای یک حجت قندی درخواست فرستادم امیدوارم شما باشید
مرسی
"تنها" راه برون رفت از وضعیت فعلی تسلیم بی قید و شرط است.
ارسال یک نظر