جبهه گیری سیاسی در امریکا هیچوقت به این بدی که الان هست نبوده است. حزب جمهوری خواه می خواهد اوباما را به هر ترتیب که شده در انتخابات آینده شکست دهد و همین باعث شده که به حتی پیشنهادات اقتصادی گذشته خودشان که توسط اوباما روی میز گذاشته می شود جواب نه بدهد. حزب دمکرات هم فقط به فکر حفظ برنامه های دولتی رفاهی است که به هیچ وجه قابل دوام در درازمدت نیستند. توافق کردن هم در کار این دو حزب نیست. آلن گرینسپن امروز شرح جالبی از وضعیت سیاسی واشنگتن ارائه کرد. گرینسپن مدعی است که در تمام مدت بیش از چهل سالی که در واشنگتن بوده، سیاست در واشنگتن اینقدر دو قطبی نبوده است. در گذشته اکثریت نمایندگان و سناتورها در وسط، با کمی متمایل به چپ و راست بودند و عده کمی راست افراطی یا چپ افراطی در واشنگتن حضور داشتند. به عبارتی توزیع موضعگیری سیاست مداران شکلی مانند منحنی نرمال داشت. حالا این توزیع تبدیل به توزیعی با دو پیک با فاصله است. همین باعث می شود که توافق بر سر موضوعات اساسی و سازشکاری سیاسی که لازمه یک سیستم غیر متمرکز است مشکل شود. در شرایط سخت سیاسی کنونی هم چنین سازشکاری هایی بیش از همیشه لازم است. اما فعلا واقعیت این است که منافع حزبی (مخصوصا کثافت کاریهای حزب جمهوری خواه در جریان بدهی ها) بر منافع ملی (اگر بشود چنین منافعی را تعریف کرد) مقدم است.
متناقض بودن افکار مردم هم مشکل مضاعف است. آنگونه که نظرسنجیها نشان می دهد اکثر مردم می خواهند که دولت کسر بودجه خود را کاهش دهد. ولی در عین حال اکثریت نمی خواهد که مالیات زیادتری بپردازد و نمی خواهد که از خیر برنامه های رفاهی هم بگذرد. همین مسئله تصمیم گیری را بسیار سخت می کند.
متناقض بودن افکار مردم هم مشکل مضاعف است. آنگونه که نظرسنجیها نشان می دهد اکثر مردم می خواهند که دولت کسر بودجه خود را کاهش دهد. ولی در عین حال اکثریت نمی خواهد که مالیات زیادتری بپردازد و نمی خواهد که از خیر برنامه های رفاهی هم بگذرد. همین مسئله تصمیم گیری را بسیار سخت می کند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر