اجازه بدهید که این نوشته را با یک سوال شروع کنم: آیا نرخ بیکاری 8% فقط به این معنی است که تعداد بیکاران دو برابر حالتی است که نرخ بیکاری 4% است؟
جواب کوتاه: نه
جواب بلندتر: به هیچ وجه نه.
چرا؟
وقتی بیکاری در مثلا امریکا 4% است (درست مانند سال 1999 در امریکا)احتمالا کسانی که بیکار شمرده می شوند آنهایی هستند که یک شغل را رها کرده اند تا دنبال شغل بهتری بگردند (بیکاری اصطکاکی). یا کسانی که مهارتشان با فرصتهای اشتغال مطابقتی ندارد(بیکاری ساختاری). فرصتهای اشتغال به وفور پیدا می شوند و دستمزدها در حال افزایش شدیدند. همه از نرخ بیکاری پائین سود می بردند حتی کسانی که هم اکنون شغل دارند. اگر کسی بیکار است از سر انتخاب است و نه به خاطر کمبود فرصت.
نرخ بیکاری جدید امریکا برای ماه نوامبر اعلام شده که برابر 6.7 درصد است. این نرخ بیکاری اما، گمراه کننده است. شرایط کار در امریکا در وضعیتی بسیار بد قرار دارد. این آمار اولا کسانی را که از روی ناامیدی دیگر به دنبال شغل نمی گردند لحاظ نمی کند. ثانیا، این آمار کسانی را که شغل پاره وقت دارند و به امید یافتن شغل تمام وقتند را نیز شامل نمی گردد. اگر این دو عدد را به تعداد بیکاران اضافه کنیم (که هیچ کشوری از امریکا گرفته تا ایران این کار را نمی کند.) نرخ بیکاری بدست می آید که نرخ بیکاری موثر نامیده می شود. نرخ موثر بیکاری در ماه نوامبر در امریکا 12.5 درصد بوده است که این یکی بسیار نگران کننده است.
اگر نرخ بیکاری مثلا 8% شود، در آن صورت به تعداد افراد گروه ناامید از کار و پاره وقت هایی که در آرزوی یافتن کار تمام وقتند به شدت اضافه می گردد. به همین دلیل است که نرخ بیکاری 8% برای امریکا فاجعه اقتصادی به شمار می آید.
حال نرخ رسمی بیکاری ایران را در نظر بگیرید که حدود 11% است. این نرخ بیکاری به معنی وجود میلیونها فرد است که ناامید از یافتن کار هستند و به همین دلیل در آمار بیکاری نمی آیند. و یا میلیونها جوانی که احتمالا کاری نیمه وقت دارند و منتظر کار دائمند.
نکته دیگر این است که نرخ بیکاری یکسان در دو کشور به معنی یکسان بودن شرایط کار دو کشور نیست. دلیل آن هم اولا این است که نرخ بیکاری یک تعریف تکنیکی است که در کشور های متفاوت فرق میکند. ثانیا بعضی کشورها به بیکاران خود بیمه بیکاری می پردازند و چتر حمایت از بیکاران در آن کشورها موجود است. این بیمه بیکاری خود اولا باعث افزایش بیکاری می شود و ثانیا بیکاری در این کشورها آنقدر که در دیگر کشورها بد تلقی می شود مصیبت بار نیست.
جواب کوتاه: نه
جواب بلندتر: به هیچ وجه نه.
چرا؟
وقتی بیکاری در مثلا امریکا 4% است (درست مانند سال 1999 در امریکا)احتمالا کسانی که بیکار شمرده می شوند آنهایی هستند که یک شغل را رها کرده اند تا دنبال شغل بهتری بگردند (بیکاری اصطکاکی). یا کسانی که مهارتشان با فرصتهای اشتغال مطابقتی ندارد(بیکاری ساختاری). فرصتهای اشتغال به وفور پیدا می شوند و دستمزدها در حال افزایش شدیدند. همه از نرخ بیکاری پائین سود می بردند حتی کسانی که هم اکنون شغل دارند. اگر کسی بیکار است از سر انتخاب است و نه به خاطر کمبود فرصت.
نرخ بیکاری جدید امریکا برای ماه نوامبر اعلام شده که برابر 6.7 درصد است. این نرخ بیکاری اما، گمراه کننده است. شرایط کار در امریکا در وضعیتی بسیار بد قرار دارد. این آمار اولا کسانی را که از روی ناامیدی دیگر به دنبال شغل نمی گردند لحاظ نمی کند. ثانیا، این آمار کسانی را که شغل پاره وقت دارند و به امید یافتن شغل تمام وقتند را نیز شامل نمی گردد. اگر این دو عدد را به تعداد بیکاران اضافه کنیم (که هیچ کشوری از امریکا گرفته تا ایران این کار را نمی کند.) نرخ بیکاری بدست می آید که نرخ بیکاری موثر نامیده می شود. نرخ موثر بیکاری در ماه نوامبر در امریکا 12.5 درصد بوده است که این یکی بسیار نگران کننده است.
اگر نرخ بیکاری مثلا 8% شود، در آن صورت به تعداد افراد گروه ناامید از کار و پاره وقت هایی که در آرزوی یافتن کار تمام وقتند به شدت اضافه می گردد. به همین دلیل است که نرخ بیکاری 8% برای امریکا فاجعه اقتصادی به شمار می آید.
حال نرخ رسمی بیکاری ایران را در نظر بگیرید که حدود 11% است. این نرخ بیکاری به معنی وجود میلیونها فرد است که ناامید از یافتن کار هستند و به همین دلیل در آمار بیکاری نمی آیند. و یا میلیونها جوانی که احتمالا کاری نیمه وقت دارند و منتظر کار دائمند.
نکته دیگر این است که نرخ بیکاری یکسان در دو کشور به معنی یکسان بودن شرایط کار دو کشور نیست. دلیل آن هم اولا این است که نرخ بیکاری یک تعریف تکنیکی است که در کشور های متفاوت فرق میکند. ثانیا بعضی کشورها به بیکاران خود بیمه بیکاری می پردازند و چتر حمایت از بیکاران در آن کشورها موجود است. این بیمه بیکاری خود اولا باعث افزایش بیکاری می شود و ثانیا بیکاری در این کشورها آنقدر که در دیگر کشورها بد تلقی می شود مصیبت بار نیست.
۳ نظر:
خوندن این وبلاگ خیلی آموزنده و لذت بخشه
ازتون متشکرم
بسیار آموزنده است. ممنون
سلام
من دانشجوی رشته ی اقتصاد دانشگاه مازندرانم و ازطریق وبلاگ اقای قدوسی با این وبلاگ اشنا شدم.خیلی خیلی خوشحالم که اینجارو پیدا کردم.واقعا مطالب عالی واموزنده ای می نویسید که خوشحال میشم که به معلوماتم اضافه میکنه.واقعا ممنون...
ارسال یک نظر