در فرآیند مقدماتی انتخابات ریاست جمهوری امریکا، همانطور که می دانید رفابت بسیار نزدیکی بین کلینتون و اوباما برای کاندید شدن درجریان است. در این فرآیند، کاندیداها به ایالتهای مختلفی که ترتیبشان از قبل مشخص شده می روند و طلب رای می کنند. در بیشتر مواقع تکلیف کاندیداتوری در همان چند ایالت اول (که با آیوا و نیوهمپشایر شروع می شود) مشخص می شود به این معنی که ایالتهای دیگر تشخیص مردم این ایالتها را دلیلی بر صلاحیت کاندیداها فرض می کنند و قضیه تمام می شود. در انتخابات مقدماتی امسال حزب دمکرات چنین اتفاقی نیافتاده است. رقابت بسیار نزدیکی بین دو کاندیدا وجود دارد و در چنین موقعی هر رای مهم می شود. هر دو کاندیدا برای جلب این آرا بیشتر و بیشتر وعده می دهند و این ماجرا بیش از سه ماه است که ادامه دارد. تا قبل از اینکه کاندیداها به ایالتهای میشیگان، اوهایو و پنسیلوانیا برسند بیشتر وعده های انتخاباتی متمرکز بر خواسته های اکثریت مردم امریکا بود. مسائلی مانند تمام کردن جنگ، گرانی بنزین، و مشکلات بازار مسکن. ویژگی این سه ایالت میشیگان، اوهایو و پنسیلوانیا این است که این ایالتها برای مدتی طولانی مراکز صنعتی امریکا بوده اند. اما با موج اخیر جهانی شدن، بسیاری از کارخانه داران کارخانه های خود را در این ایالتها بسته اند و خط تولید آنها را به چین و مکزیک و کانادا و دیگر کشورها منتقل کرده اند. بسیاری از کارگران این ایالتها که حقوقهای بسیار خوبی از کارخانه داران دریافت می کرده اند شغل خود را از دست داده اند و مجبورند که برای شرکتهایی توزیعی مانند وال مارت که حقوق بسیار پائینتری پرداخت می کنند کار کنند. به عبارتی مردم این ایالتها آسیب دیدگان جریان جهانی شدنند.
ماجرای اقتصادی ما از ایالت اوهایو شروع می شود. در مناظره ای انتخاباتی در این ایالت، اوباما هیلاری کلینتون را متهم کرد که شوهرش پیمان تجارت آزاد امریکای شمالی موسوم به نفتا را امضاء کرده و هیلاری از آن پشتیبانی کرده است. یعنی که ای مردم این ایالت، شغلهایی که شما از دست دادید نتیجه سیاستهای کلینتون ها بوده است. (در پارلمان کانادا جنجالی بر سر این صحبتها پیش آمد و حتی نماینده ای گفت که شما نفتا نمی خواهید ما هم نمی خواهیم. سیاستمدارند دیگر، زر می زنند.) برای چند روزی بحث انتخابات شد بحث تجارت آزاد. در مناظره ای دیگر بین این دو در ان بی سی، در مقابل این سوال که آیا نفتا را منحل خواهید کرد هر دو کاندیدا از پاسخ دادن صریح طفره رفتند و در نهایت هر دو گفتند که دوباره با آن کشورها مذاکره خواهیم کرد. (معنی واقعی جوابشان این بود که نه، منحل نمی کنیم. )
کمی بعد کاشف به عمل آمد که مشاور ارشد اقتصادی اوباما به کانادا رفته و صریحا به کاناداییها گفته که مخالفت اوباما با نفتا صرفا بحث انتخاباتی است و نگران نباشید که او طرفدار تجارت آزاد است. جنجالی به پا شد و کلینتون وستادش هم کلی سروصدا کردند که اوباما دو روست و از کارگران امریکا پشتیبانی نمی کند. تا اینکه چند روز پیش فاش شد که استراتژیست ارشد هیلاری کلینتون، (که شخصی است به نام مارک پن و در حقیقت رئیس ستاد انتخاباتی حاج خانم بود.) به مقامات کلمبیایی درباره چگونگی امضای قراردادی مشابه نفتا مشاوره می داده است. آقا مجبور شد که برای حفظ آبروی کلینتون بلافاصله استعفاء دهد. نه اینکه این دو کاندیدا از رو رفته باشند، نه. هنوز هم در مخالفت با نفتا حرف می زنند. (سیاستمدارند دیگر، زر می زنند.) و نه اینکه اینها تنها باشند. بوش هم در وعده های انتخاباتی خود در سال 2000 وعده داده بود که از صنعت فولاد امریکا پشتیبانی خواهد کرد. (سیاستمدارند دیگر، زر می زنند.) بوش در سال 2002 تعرفه فولاد را بالا برد و قرار بود تعرفه ها تا سال 2005 بالا بماند. اما تحت فشار اروپائی ها و صنایع داخلی مجبور شد تعرفه های جدید را در سال 2003 لغو کند.
دعوای انتخاباتی بر سر نفتا و تجارت آزاد با چین و دیگر کشورها در امریکا دعوا بر سر لحاف ملاست. واقعیت آن است که نه امریکا و نه هیچ کشور توسعه یافته دیگر درهای خود را به روی جهان نخواهد بست. متاسفانه در کشور ما عده ای این حرفهای انتخاباتی را باور کرده اند. برای نمونه به این و این گزارش سایت الف نگاه کنید. این گزارشات برای کشوری که در آن دولتش و روشنفکرانش و بعض اقتصادخوانده هایش تفکرات چپی دارند مانند سم مهلک است. جاهلی که از جهل خود بی خبر است گزارشاتی را دست چین کرده است که نشان دهد امریکا در معرض سقوط است و دلیل آن هم تجارت آزاد است. نه تنها اقتصاد نمی فهمند، سیاست هم نمی فهمند.
واقعیت آن است که کشورهایی مانند کشور عزیز ما که درهای خود را به روی جهانی شدن بسته اند از معایب جهانی شدن در امان نخواهند ماند و از مزایای آن سودی نخواهند برد.
منابع: ویکی پدیا، ان بی سی، الف، و چند منبع اینترنتی دیگر.
ماجرای اقتصادی ما از ایالت اوهایو شروع می شود. در مناظره ای انتخاباتی در این ایالت، اوباما هیلاری کلینتون را متهم کرد که شوهرش پیمان تجارت آزاد امریکای شمالی موسوم به نفتا را امضاء کرده و هیلاری از آن پشتیبانی کرده است. یعنی که ای مردم این ایالت، شغلهایی که شما از دست دادید نتیجه سیاستهای کلینتون ها بوده است. (در پارلمان کانادا جنجالی بر سر این صحبتها پیش آمد و حتی نماینده ای گفت که شما نفتا نمی خواهید ما هم نمی خواهیم. سیاستمدارند دیگر، زر می زنند.) برای چند روزی بحث انتخابات شد بحث تجارت آزاد. در مناظره ای دیگر بین این دو در ان بی سی، در مقابل این سوال که آیا نفتا را منحل خواهید کرد هر دو کاندیدا از پاسخ دادن صریح طفره رفتند و در نهایت هر دو گفتند که دوباره با آن کشورها مذاکره خواهیم کرد. (معنی واقعی جوابشان این بود که نه، منحل نمی کنیم. )
کمی بعد کاشف به عمل آمد که مشاور ارشد اقتصادی اوباما به کانادا رفته و صریحا به کاناداییها گفته که مخالفت اوباما با نفتا صرفا بحث انتخاباتی است و نگران نباشید که او طرفدار تجارت آزاد است. جنجالی به پا شد و کلینتون وستادش هم کلی سروصدا کردند که اوباما دو روست و از کارگران امریکا پشتیبانی نمی کند. تا اینکه چند روز پیش فاش شد که استراتژیست ارشد هیلاری کلینتون، (که شخصی است به نام مارک پن و در حقیقت رئیس ستاد انتخاباتی حاج خانم بود.) به مقامات کلمبیایی درباره چگونگی امضای قراردادی مشابه نفتا مشاوره می داده است. آقا مجبور شد که برای حفظ آبروی کلینتون بلافاصله استعفاء دهد. نه اینکه این دو کاندیدا از رو رفته باشند، نه. هنوز هم در مخالفت با نفتا حرف می زنند. (سیاستمدارند دیگر، زر می زنند.) و نه اینکه اینها تنها باشند. بوش هم در وعده های انتخاباتی خود در سال 2000 وعده داده بود که از صنعت فولاد امریکا پشتیبانی خواهد کرد. (سیاستمدارند دیگر، زر می زنند.) بوش در سال 2002 تعرفه فولاد را بالا برد و قرار بود تعرفه ها تا سال 2005 بالا بماند. اما تحت فشار اروپائی ها و صنایع داخلی مجبور شد تعرفه های جدید را در سال 2003 لغو کند.
دعوای انتخاباتی بر سر نفتا و تجارت آزاد با چین و دیگر کشورها در امریکا دعوا بر سر لحاف ملاست. واقعیت آن است که نه امریکا و نه هیچ کشور توسعه یافته دیگر درهای خود را به روی جهان نخواهد بست. متاسفانه در کشور ما عده ای این حرفهای انتخاباتی را باور کرده اند. برای نمونه به این و این گزارش سایت الف نگاه کنید. این گزارشات برای کشوری که در آن دولتش و روشنفکرانش و بعض اقتصادخوانده هایش تفکرات چپی دارند مانند سم مهلک است. جاهلی که از جهل خود بی خبر است گزارشاتی را دست چین کرده است که نشان دهد امریکا در معرض سقوط است و دلیل آن هم تجارت آزاد است. نه تنها اقتصاد نمی فهمند، سیاست هم نمی فهمند.
واقعیت آن است که کشورهایی مانند کشور عزیز ما که درهای خود را به روی جهانی شدن بسته اند از معایب جهانی شدن در امان نخواهند ماند و از مزایای آن سودی نخواهند برد.
منابع: ویکی پدیا، ان بی سی، الف، و چند منبع اینترنتی دیگر.
۱ نظر:
تو ایران هم سیاستمدارها از این حرفهای مفت می زنند و بعد خودشونم باور می کنند.
ارسال یک نظر