اول به این آمار توجه کنید:
- میانه درآمد یک فرد شاغل با تحصیلات دانشگاهی معادل کارشناسی در امریکا برابر ۴۷۰۰۰ دلار در سال است.
- میانه درآمد یک فرد شاغل با تحصیلات دانشگاهی که لیسانس نگرفته است در امریکا برابر ۳۳۰۰۰ دلار در سال است.
- میانه درآمد یک فرد شاغل با تحصیلات دبیرستان در امریکا برابر ۲۷۰۰۰ دلار در سال است.
نکته اول:
مطالعات بسیاری در امریکا و دیگر نقاط جهان در رابطه با تاثیر تحصیلات بر روی درآمد افراد صورت گرفته است که شواهد نشان دهنده تاثیر مثبت تحصیلات بر روی درآمد است.
نکته دوم:
ممکن است که شما بگویید که کسانی را می شناسید که تحصیلات دانشگاهی دارند و درآمدی هم ندارند. توجه به این نکته لازم است که مثال جای آمار را نمی گیرد. این مثل این است که بگویید که من بسیاری از آدمها را می شناسم که هنگام رانندگی کمربند نمی بندند و سالم به خانه برمی گردند. گفته شما متناقض این واقعیت آماری نیست که می گوید کمربند ایمنی جان هزاران نفر را در تصادفات نجات می دهد.
نکته سوم: به نظرم می رسد که یافتن رابطه بین تحصیلات دانشگاهی و درآمد در ایران به وسیله آمار کمی دشوارتر از یافتن این رابطه در غرب است. دلیلش این است که این رابطه در غرب به وسیله بازار تعیین می شود. در ایران بخش عظیمی از نیروی کار به وسیله دولت و شرکتهای دولتی استخدام شده اند که حقوق آنها به وسیله دولت (مثلا بر اساس قانون پرداخت هماهنگ) تعیین می شود و نه بر اساس کارآیی کارمند یا کارگر.
مطالعات بسیاری در امریکا و دیگر نقاط جهان در رابطه با تاثیر تحصیلات بر روی درآمد افراد صورت گرفته است که شواهد نشان دهنده تاثیر مثبت تحصیلات بر روی درآمد است.
نکته دوم:
ممکن است که شما بگویید که کسانی را می شناسید که تحصیلات دانشگاهی دارند و درآمدی هم ندارند. توجه به این نکته لازم است که مثال جای آمار را نمی گیرد. این مثل این است که بگویید که من بسیاری از آدمها را می شناسم که هنگام رانندگی کمربند نمی بندند و سالم به خانه برمی گردند. گفته شما متناقض این واقعیت آماری نیست که می گوید کمربند ایمنی جان هزاران نفر را در تصادفات نجات می دهد.
نکته سوم: به نظرم می رسد که یافتن رابطه بین تحصیلات دانشگاهی و درآمد در ایران به وسیله آمار کمی دشوارتر از یافتن این رابطه در غرب است. دلیلش این است که این رابطه در غرب به وسیله بازار تعیین می شود. در ایران بخش عظیمی از نیروی کار به وسیله دولت و شرکتهای دولتی استخدام شده اند که حقوق آنها به وسیله دولت (مثلا بر اساس قانون پرداخت هماهنگ) تعیین می شود و نه بر اساس کارآیی کارمند یا کارگر.
نکته خوبی رو ناشناسی در زیر ذکر کرده که «صرف اين امار وجود عليت را نشان نميدهد. مثلا ممكنه چون استعداد يادگيري بيشتري داشته اند هم به تحصيلات دانشگاهي پرداخته اند هم در بازار موفق تر بوده اند.»
نکته کاملا درسته. راه تست کردن فرضیه شما اینه که به کشورهایی بروید و به آمار نگاه کنید که کسری از جمعیت با وجود استعداد بالا امکان رفتن به دانشگاه رو ندارند و درآمد اونها رو با کسانی که به دانشگاه می روند مقایسه کنید.
من به صورت مبهم به خاطر می یارم که در جایی چنین مطالعه ای رو دیده ام و اثر آموزش بر درآمد مثبت بوده است.
نکته کاملا درسته. راه تست کردن فرضیه شما اینه که به کشورهایی بروید و به آمار نگاه کنید که کسری از جمعیت با وجود استعداد بالا امکان رفتن به دانشگاه رو ندارند و درآمد اونها رو با کسانی که به دانشگاه می روند مقایسه کنید.
من به صورت مبهم به خاطر می یارم که در جایی چنین مطالعه ای رو دیده ام و اثر آموزش بر درآمد مثبت بوده است.